مغرق
[مُ رَ] (ع ص) مُغَرَّق. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مُغَرَّق (معنی اول) شود. || غرق شده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ج، مغرقین، مغرقون : و اصنع الفلک بأعیننا و وحینا و لاتخاطبنی فی الذین ظلموا انهم مغرقون. (قرآن 11/39). و اترک البحر رهواً انهم جند مغرقون. (قرآن 44/23).
فرش به کران کشد به یک ساعت
از بحر زمانه مرد مغرق را.
قطران (دیوان چ محمد نخجوانی ص12).
و رجوع به اغراق شود.
فرش به کران کشد به یک ساعت
از بحر زمانه مرد مغرق را.
قطران (دیوان چ محمد نخجوانی ص12).
و رجوع به اغراق شود.