مغرب
[مُ رَ] (ع اِ) سپیده دم. (منتهی الارب) (آنندراج). صبح و سپیده دم. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سپید یا هرچه از چیزی سپیدتر باشد و آن بدتر سپیدی است، یا سپیدی کرانها و لبها از هر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). آنچه هر چیز از آن سفیدتر است و آن بدترین سفیدی است یا سفیدی کرانه های چیزی. (از اقرب الموارد). || (ص) آن اسب که سفیدی به چشم او رسیده بود. (مهذب الاسماء). اسبی که رنگ سفید به چشمان او رسیده و روئیدنگاه مژهء وی سفید شده باشد. (صبح الاعشی ج2 ص16).