معامل
[مُ مِ] (ع ص) معامله کننده... و به معنی خرید و فروخت کننده. (غیاث) (آنندراج). معامله کننده و خرید و فروخت نماینده. (ناظم الاطباء). سوداگر. آنکه داد و ستد کند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
تو فارغ از آنکه بیدلی هست
و اندوه ترا معاملی هست.نظامی.
قلب اندودهء حافظ بر او خرج نشد
کاین معامل به همه عیب نهان بینا بود.
حافظ.
|| در اسکندرنامه کنایه از مشتاق و آرزومند چنانکه اکثر شارحین ثقات نوشته اند. (غیاث) (آنندراج). مشتاق و آرزومند. || هم کسب و هم صنعت. (ناظم الاطباء).
تو فارغ از آنکه بیدلی هست
و اندوه ترا معاملی هست.نظامی.
قلب اندودهء حافظ بر او خرج نشد
کاین معامل به همه عیب نهان بینا بود.
حافظ.
|| در اسکندرنامه کنایه از مشتاق و آرزومند چنانکه اکثر شارحین ثقات نوشته اند. (غیاث) (آنندراج). مشتاق و آرزومند. || هم کسب و هم صنعت. (ناظم الاطباء).