مظنه
[مَ ظَنْ نَ / نِ] (از ع، اِ) گمان و پندار و اندیشه و قیاس و وهم و احتمال. || گویا و شاید و یحتمل. (ناظم الاطباء). || در تداول بازاریان ایران، نرخ. بها و نرخ تقریبی. ج، مظان و مظنه جات(1). (از یادداشت های به خط مرحوم دهخدا)(2).
(1) - از مظنه، قیمت تقریبی و جات هندی به معنی قوم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
(2) - مرحوم دهخدا مظنه بدین معنی را به فتح اول و کسر ثانی مَظِنَّه ضبط داده اند. و رجوع به مادهء قبل شود.
(1) - از مظنه، قیمت تقریبی و جات هندی به معنی قوم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
(2) - مرحوم دهخدا مظنه بدین معنی را به فتح اول و کسر ثانی مَظِنَّه ضبط داده اند. و رجوع به مادهء قبل شود.