مطلقاً
[مُ لَ قَنْ] (ع ق) مطلقا. کام و تماماً و جمیعاً و بالکلیه و سراسر. (ناظم الاطباء). بی قید. بی شرط. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بطور مؤکد و قطعی : چون مطلقاً فرموده بودند که به علت قبالات کهنهء سی ساله دعوی نشنوند. (تاریخ غازانی ص242). صلاح در آن است که مطلقاً طلاء جائز زنند چنانکه به ورق توان زد. (تاریخ غازانی ص284). || اص و هرگز و ابداً. (ناظم الاطباء).