مضغه

معنی مضغه
[مُ غَ] (ع اِ) پاره گوشت خام خائیده. ج، مُضَغ. (مهذب الاسماء). پاره ای از گوشت و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پاره گوشت. (ترجمان البلاغه). پاره ای گوشت بی استخوان. (دهار). گوشت پاره. (غیاث). || طور سوم از اطوار مادهء تکوینی. چه طور اول را نطفه، طور دوم را علقه و طور سیوم را مضغه نامند. (ناظم الاطباء) : و در چهل روز سیم، مضغه گردد و گوشت پاره گردد. (قصص الانبیاء ص11).
هستم آن نطفهء مضغه شده کز بعد سه ماه
خون شوم باز که انسان شدنم نگذارند.
خاقانی.
سنگ در اجزای کان زرد شد آنگاه لعل
نطفه در ارحام خلق مضغه شد آنگه جنین.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص336).
خاک را و نطفه را و مضغه را
پیش چشم ما همی دارد خدا.مولوی.
- علقه و مضغه؛ دشنامی است که کمی سن را نکوهند. دشنامی است که به جوانان کم تجربه و پرادعا گویند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
|| (ص) پرخوار و شکم پرست. || زشت و بدخو. || (اِ) هر چیز که پر کند دهان را. || لقمه. ج، مُضَغ. (ناظم الاطباء). آن مقدار چیزی که در یک بار خائیده شود. (از آنندراج) (غیاث).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.