مضطرب

معنی مضطرب
[مُ طَ رِ] (ع ص) جنبنده و حرکت نماینده. (آنندراج). متحرک و مواج و جنبنده. (ناظم الاطباء) : عرب غالباً این بحر در حالات حفیظت حروب و شرح مفاخر اسلاف و صفت رجولیت خویش و قوم خویش گویند و در این اوقات آواز مضطرب و حرکات سریع تواند بود و رجز در اصل لغت اضطراب و سرعت است. (المعجم چ دانشگاه ص71). || دودل و تباه. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آشفته و پریشان و شوریده و مشوش و غمناک و دلتنگ و سرگشته و حیران و بی قرار و متزلزل. (ناظم الاطباء) : چون بوالحسن عبدالجلیل از آن ناحیت بازگشت و خراسان مضطرب شد صواب چنان دید که باکالنجار را استمالت کند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص511). روی به ری نهاده و بیم از آن است که می داند خراسان مضطرب است از سلجوقیان و مدد به ما نتوانند رسانید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص530).
ای شده بدخواه تو مضطرب اضطراب
همچو بداندیش تو ممتحن امتحان.خاقانی.
مضطرب از دولتیان دیار
ملک بر او شیفته چون روزگار.نظامی.
- حدیث مضطرب السند؛ حدیثی که طریق آن جید نباشد. (از منتهی الارب). در اصطلاح درایه حدیثی است که در متن یا سند آن اختلاف باشد، به این طریق که هر بار طوری نقل شده باشد، چه آنکه اختلاف از لحاظ روات متعدد باشد یا از راوی واحد یا از مؤلفان یا از کاتبان باشد به نحوی که واقع مشتبه شده باشد و این اختلاف گاه موجب اختلاف در حکم متن است و گاه در اعتبار سند. (از فرهنگ علوم نقلی تألیف سجادی). و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و احمدبن موسی بن طاوس شود.
- مضطرب شدن؛ پریشان و آشفته و متزلزل شدن : سلطان از خبر واقعهء عم مضطرب و غمناک شد. (ترجمهء تاریخ یمینی چ 1 تهران ص343).
- مضطرب گردیدن؛ مضطرب شدن. مضطرب گشتن : کار به دو جوان رسید و در سر یکدیگر شدند و آن ولایت و نواحی مضطرب گردید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص362).
- مضطرب گشتن؛ مضطرب شدن. آشفته گشتن. مضطرب گردیدن. پریشان گردیدن :آن نواحی مضطرب گشته و شاه ملک آنجا شده و وی دشمن بزرگ است سلجوقیان را. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص453). شیر در ... فکرت بود مضطرب گشته ... (کلیله و دمنه).
چون بدو، ره نی و، بی او صبر نی
مضطرب گشتیم و مضطر سوختیم.
عطار (دیوان چ تفضلی ص450).
- مضطرب العنانی؛ شکست خورده و تنها. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
|| رمح مضطرب؛ نیزهء دراز راست. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || رجل مضطرب؛ ای مستقیم القد. (منتهی الارب). مرد راست قد. (ناظم الاطباء).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.