مشتعل

معنی مشتعل
[مُ تَ عِ] (ع ص) شعله زن. سوزان به زبانه کشی. (از غیاث) (از آنندراج). برافروخته. شعله زن. زبانه کش و روشن. (از ناظم الاطباء). ملتهب. زبانه زن. زبانه زنان. شعله ور. سوزان. برافروخته. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- مشتعل شدن؛ گُر گرفتن. زبانه کشیدن آتش. الو گرفتن. درگرفتن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- مشتعل کردن؛ برافروختن. افروختن.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.