آی
(صوت) صوتی است نشانهء ضجرت از درد: آی دلم. آی سرم. || نشانهء حسرت و دریغ :
آی دریغا که خردمند را
باشد فرزند و خردمند نی.رودکی.
|| (حرف ندا) حرف ندا و خطاب، چون اِی! || (فعل امر) امر از آمدن : تو چنانکه آواز ترا بشنوند با من در سخن آی. (کلیله و دمنه).
آی دریغا که خردمند را
باشد فرزند و خردمند نی.رودکی.
|| (حرف ندا) حرف ندا و خطاب، چون اِی! || (فعل امر) امر از آمدن : تو چنانکه آواز ترا بشنوند با من در سخن آی. (کلیله و دمنه).