مسدود

معنی مسدود
[مَ] (ع ص) نعت مفعولی از سَدّ. رجوع به سد شود. || بازداشته شده. (از منتهی الارب). || استوار کرده و اصلاح نموده. || سدشده و بندشده و بسته شده. (ناظم الاطباء). گرفته. بسته. فراز.
- مسدود شدن؛ سد شدن و بند شدن و بسته شدن. (ناظم الاطباء). گرفتن. گرفته شدن.
- مسدود کردن؛ سد کردن و بند کردن و بستن. (ناظم الاطباء). گرفتن. برآوردن. استوار کردن راهی و رخنه ای و امثال آن را.
|| نزد اهل رمل، شکلی است که یک مرتبهء او زوج و باقی مراتبش فرد باشد، و آن مقابل مفتوح است که یک مرتبهء او فرد و باقی آن زوج باشد. و هر کدام از آنها به اول و دوم و سوم و چهارم تقسیم می شوند و از ترکیب آنها نبیره ها بدست می آید. و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.