مستجیب
[مُ تَ] (ع ص) نعت فاعلی از مصدر استجابه. || اجابت کننده. (غیاث). جواب گوینده. قبول کننده. رواکننده :
بهر آن گفت آن رسول مستجیب
رمز الاسلام فی الدنیا غریب.
مولوی (مثنوی).
رجوع به استجابه شود. || یکی از درجات هفتگانهء دعوت اسماعیلیان و فروترین آنها، بدین توضیح که در عالم دعوت آنان هفت مرتبه است یا هفت حد جسمانی هست که به ترتیب اهمیت: ناطق یا رسول، سوس یا اساس یا وصی، امام، حجت، داعی مأذون یا محدود، داعی مطلق و سپس مستجیب است. و به عبارت بهتر مستجیب هرکسی است که طریقهء اسماعیلیه را پذیرفته باشد: و آن کس را که دین بر وی عرضه کنند [ باطنیان ]مستجیب خوانند. (بیان الادیان، در الفرقه الرابعه من الشیعه).
بهر آن گفت آن رسول مستجیب
رمز الاسلام فی الدنیا غریب.
مولوی (مثنوی).
رجوع به استجابه شود. || یکی از درجات هفتگانهء دعوت اسماعیلیان و فروترین آنها، بدین توضیح که در عالم دعوت آنان هفت مرتبه است یا هفت حد جسمانی هست که به ترتیب اهمیت: ناطق یا رسول، سوس یا اساس یا وصی، امام، حجت، داعی مأذون یا محدود، داعی مطلق و سپس مستجیب است. و به عبارت بهتر مستجیب هرکسی است که طریقهء اسماعیلیه را پذیرفته باشد: و آن کس را که دین بر وی عرضه کنند [ باطنیان ]مستجیب خوانند. (بیان الادیان، در الفرقه الرابعه من الشیعه).