مساوا
[مُ] (از ع، اِمص) صورت مخفف مساواه. برابری. معاملهء به مثل. مکافات. پاداش. مساوات. رجوع به مساوات شود :
آزار مگیر از کس برخیره و مازار
کس را مگر از روی مکافات و مساوا.
ناصرخسرو.
حلم حق گرچه مساواها(1) کند
چونکه از حد بگذرد رسوا کند.
مولوی (مثنوی چ رمضانی ص176).
(1) - در چ نیکلسون (دفتر 3، بیت 2487): مُواساها، که در این صورت شاهد نیست.
آزار مگیر از کس برخیره و مازار
کس را مگر از روی مکافات و مساوا.
ناصرخسرو.
حلم حق گرچه مساواها(1) کند
چونکه از حد بگذرد رسوا کند.
مولوی (مثنوی چ رمضانی ص176).
(1) - در چ نیکلسون (دفتر 3، بیت 2487): مُواساها، که در این صورت شاهد نیست.