مرضی

معنی مرضی
[مَ ضا] (ع ص، اِ) جِ مریض. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بیماران. ناخوشها. مقابل اصحاء. رجوع به مریض شود : لیس علی الضعفاء ولا علی المرضی ولا علی الذین لایجدون ما ینفقون حرج... (قرآن 9/91).
هست دیدار تو شفای قلوب
چشم مرضی بود به سوی شفا.
سوزنی (دیوان ص 340).
- دارالمرضی؛ بیمارستان. (ناظم الاطباء).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.