مربط
[مِ بَ] (ع اِ) آنچه ستور را به وی بندند. (از آنندراج) (از متن اللغه) (از منتهی الارب). رسن. (مهذب الاسماء). ریسمان یا زنجیری که ستور را بدان بندند. || زنجیر؛ چند مربط فیل، چند زنجیر فیل. (یادداشت مؤلف). از زنجیر مراد حیوان است معادل رأس، برای اسب و استر و غیره : پانزده مربط فیل او را که از بهر ذخیرهء ایام و عدت اوقات خصام اندوخته بود بستد. (ترجمهء تاریخ یمینی ص 336). سی مربط فیل تقریر رفت که از نخب افیال خویش به خدمت فرستد. (ترجمهء تاریخ یمینی ص 293). در مقدمهء لشکر او قریب دویست مربط فیل بود که از دیار هند غنیمت یافته بود. (ترجمهء تاریخ یمینی ص 106).