مران

معنی مران
[مُ](1) (نف) میرنده. فانی. هالک. در حال مردن. (یادداشت مؤلف) :
اگر ایدونکه به کشتن نمرند این پسران
آن خورشید و قمر باشند این جانوران
زآن کجا نیست مه روشن و خورشید مران
به نسب باز شوند این پسران با پدران.
منوچهری.
(1) - به ضم اول ضبط از مرحوم دهخدا است که در متن گذاشته شد؛ اما اگر این کلمه تخفیف یافتهء میران (مرکب از میر، ریشه مردن + ان) باشد، ظاهراً به کسر اول درست است.
اشتراک‌گذاری
با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری رایگان و سریع برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.