مذل

معنی مذل
[مَ ذَ] (ع مص) به ستوه آمدن. بی آرام گردیدن. تنگدل شدن.(1) (از منتهی الارب). قلق. ضجر. مَذل. مذال. (از متن اللغه). رجوع به مَذل شود. || آرام نگرفتن از دلتنگی و ضجر.(2) (از اقرب الموارد). قرار و آرام نگرفتن بر فراش و رختخواب. مذاله. مذال. (از متن اللغه). رجوع به مَذل شود. || جوانمردی و بخشش کردن به مال و به نفس و به عرض. (از اقرب الموارد): مذلت نفسه؛ طابت و سمحت، و بعرضه و بنفسه؛ جاد بهما. مذال. مذاله. (متن اللغه). نیز رجوع به مَذل شود. || به خواب شدن و سست گردیدن پای. (از ناظم الاطباء). خدر شدن پای. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه). مَذل. (متن اللغه). || فاش کردن راز را.(3) (از ناظم الاطباء). رجوع به مَذل شود.
(1) - فی اللسان: کل من قلق بسره حتی یذیعه أو بمضجعه حتی یتحول عنه، أو بماله حتی ینفقه، فقد مذل. (اقرب الموارد).
(2) - فی اللسان: کل من قلق بسره حتی یذیعه أو بمضجعه حتی یتحول عنه، أو بماله حتی ینفقه، فقد مذل. (اقرب الموارد).
(3) - فی اللسان: کل من قلق بسره حتی یذیعه أو بمضجعه حتی یتحول عنه، أو بماله حتی ینفقه، فقد مذل. (اقرب الموارد).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.