مدغم
[مُ غِ] (ع ص) ادغام کننده. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ادغام. رجوع به ادغام شود. || کسی که لقمه را بی خاییدن فروبرد بترس اینکه دیگران در طعام بر او سبقت گیرند. (آنندراج) (از متن اللغه). رجوع به ادغام شود. || گرمی و سردی فراگیرنده کسی را. (آنندراج): ادغم الحر و البرد؛ غشیهم. (اقرب الموارد). رجوع به ادغام و نیز رجوع به دَغم شود.