مخلفه
[مَ لَ فَ] (ع اِ) جای خلاف که نوعی از بید است. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). زمینی که در آن درخت خلاف که نوعی از بید است باشد. (ناظم الاطباء). || منزل. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
- مخلفه مِنی؛ فرودآمدنگاه مردم در منی. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
|| (ص) سبب بوی گرفتن دهان: نومه الضحی مخلفه للفم؛ خواب نیم روز سبب بوی گرفتن دهان است. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از ذیل اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
- مخلفه مِنی؛ فرودآمدنگاه مردم در منی. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
|| (ص) سبب بوی گرفتن دهان: نومه الضحی مخلفه للفم؛ خواب نیم روز سبب بوی گرفتن دهان است. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از ذیل اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).