آهنگری
[هَ گَ] (حامص مرکب) شغل و عمل آهنگر. حرفهء حداد : هوشنگ بجای او نشست... و دیوان را قهر کرد و آهنگری و درودگری و بافندگی پیشه آورد. (نوروزنامه).
چو بشناخت [ هوشنگ آهن را ] آهنگری پیشه کرد
کجا زو تبر وَ ارّه و تیشه کرد.فردوسی.
مرا نیست زآهنگری ننگ و عار
خرد باید و مردی ای بادسار.فردوسی.
|| (اِ مرکب) دکان آهنگر. حدّادی.
چو بشناخت [ هوشنگ آهن را ] آهنگری پیشه کرد
کجا زو تبر وَ ارّه و تیشه کرد.فردوسی.
مرا نیست زآهنگری ننگ و عار
خرد باید و مردی ای بادسار.فردوسی.
|| (اِ مرکب) دکان آهنگر. حدّادی.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.