است
[اِ] (اِمص) مخفف ایست. توقف :
بر شترست رخت ما این دل تنگ سخت ما
اِست مکن چو قافله روی بدین طرف کند.
مولوی.
|| ستایش و مدح و ثنا. (از برهان) (جهانگیری). || (فعل امر) امر از اِستادن. (برهان).
بر شترست رخت ما این دل تنگ سخت ما
اِست مکن چو قافله روی بدین طرف کند.
مولوی.
|| ستایش و مدح و ثنا. (از برهان) (جهانگیری). || (فعل امر) امر از اِستادن. (برهان).