است
[اَ] (اِ) مخفّف استر. (رشیدی) (مؤید الفضلاء). مخفف استر باشد که از دواب مشهوره است. گویند از جمله متصرفات فرعون است. (برهان) (جهانگیری). || استخوان آدمی و سایر حیوانات. (برهان). و آن مأخوذ است از پهلوی بمعنی تن یا بدن، استخوان. در اوستا است(1)، در سانسکریت اشتی(2). || تخم و دانهء میوه ها. (برهان). هسته.
(1) - ast.
(2) - ashti.
(1) - ast.
(2) - ashti.