مجدد
[مُ جَدْدَ] (ع ص) کساء مجدد؛ چادری که خطوط مختلفه دارد. (از منتهی الارب) (آنندراج) گلیمی که خطوط مختلفه دارد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ناقه مجددالاخلاف؛ ناقه ای که پستانش از پستان بند ریش گردیده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || از سر نو پیدا کرده شده. (آنندراج) (غیاث). تجدید شده و از سر نو پیدا شده. (ناظم الاطباء). نو شده. نو کرده شده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || در اصطلاح شعرا، قصیده ای را گویند که ذکر تشبیبی در آن نشده باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون) (از اقرب الموارد).