اسامه
[اُ مَ] (اِخ) ابن سفیان سجزی نحوی. وی از نحویان و شعرای سجستان است. ابوالحسن بیهقی در کتاب الوشاح ذکر او آورده است. و از اشعار اوست:
ابی النأی الا ان یجدد لی ذکری
لمن ودعینی و هی لاتملک العبرا
و قالت رعاک اللّه ماخلت اننی
اراک تسلی او تطیق لنا هجرا
و کانت تری فرط العلافه ساعه
تغیبها عنا و لن قصرت شهرا
و تجزع من وشک الفراق فما لنا
علی فرقه الاحباب ان نظهر الصبرا.
و نیز او راست در مدیح:
وزیر یری المعروف یجمل ذکره
فارسل بین الناس معروفه غمرا
فمااقلعت یوماً غمامه جوده
و لاقطرت رشاً و لااخطأت قطرا
و مااختص یوماً حاضراً دون غائب
برفد ولا ذافاقه دون من اثری
و قد امَّه الراجون من کل وجهه
فاربی مرجّاهم بواحده عشرا
و قد کان یعطیهم و هم فی دیارهم
ولکن هوی ان یجمع الرفد و البشرا
رأی ماله مال العدی فاباده
فلم یبق منه لا و لا منهم اثرا.
رجوع به معجم الادباء ج 2 ص 172 و 173 شود.
ابی النأی الا ان یجدد لی ذکری
لمن ودعینی و هی لاتملک العبرا
و قالت رعاک اللّه ماخلت اننی
اراک تسلی او تطیق لنا هجرا
و کانت تری فرط العلافه ساعه
تغیبها عنا و لن قصرت شهرا
و تجزع من وشک الفراق فما لنا
علی فرقه الاحباب ان نظهر الصبرا.
و نیز او راست در مدیح:
وزیر یری المعروف یجمل ذکره
فارسل بین الناس معروفه غمرا
فمااقلعت یوماً غمامه جوده
و لاقطرت رشاً و لااخطأت قطرا
و مااختص یوماً حاضراً دون غائب
برفد ولا ذافاقه دون من اثری
و قد امَّه الراجون من کل وجهه
فاربی مرجّاهم بواحده عشرا
و قد کان یعطیهم و هم فی دیارهم
ولکن هوی ان یجمع الرفد و البشرا
رأی ماله مال العدی فاباده
فلم یبق منه لا و لا منهم اثرا.
رجوع به معجم الادباء ج 2 ص 172 و 173 شود.