اسامه
[اُ مَ] (اِخ) ابن زیدبن حارثه. یا اسامه الحب، مولی رسول الله (ص). صحابی است و مکنی به ابی محمد یا ابی زید یا ابی جارجه. مادر وی ام ایمن خاصهء حضرت رسول (ص) است. مؤلف تاج العروس گوید: و ذوالبُطَین لقب اسامه بن زید رضی الله تعالی عنه. قال الحافظ رحمه الله تعالی و هو مذکور بذلک فی کتاب الابان فی صحیح مسلم. (تاج العروس : ب ط ن). خوندمیر در حبیب السیر گوید: فاطمه بنت اسودبن عبدالاسد مخزومی که برادرزادهء ابوسلمه بود چیزی بدزدید و این معنی به ثبوت پیوست. رسول (ص) حکم به قطع ید او فرمود. اسامه بن زید زبان شفاعت گشاد. آن حضرت در غضب رفت و خطبه ای خواند و بعد از ادای حمد و ثنای باریتعالی فرمود که ایهاالناس بدانید و آگاه باشید که امم ماتقدم بدان جهت هلاک شدند که چون شریفی در میان ایشان دزدی کردی دست از وی بازداشته اقامت حد نکردندی و هر گاه ضعیفی به این امر مبتلا گشتی اجرای حد بر وی کردندی. پس اشارت کرد تا دست مخزومیه را ببریدند. (حبیب السیر جزو3 از ج1 ص 136، 143، 144، 146، 155، 149، 182، 240). وفات وی را گروهی سال چهلم از هجرت و بعضی پنجاه وپنجم نوشته اند. رجوع به مجمل التواریخ والقصص صص 259 - 265 و فهرست امتاع الاسماع ج1 و محاسن اصفهان مافروخی ص 6 شود. مؤلف قاموس الاعلام ترکی گوید: اسامه بن زیدبن سراحیل بن کعب بن عبدالعزی الکلبی یکی از صحابه. والدین او را رسول اکرم (ص) آزاد کرد و وی به «حبّالرسول» اشتهار دارد و این بنا بر حدیثی است که از حضرت نبوی در این باب نقل شده که: اسامه احب الناس است نزد من. در عهد رسول (ص) آنگاه که 18 سال داشت با یک سریه مأمور جهاد گشت. راوی بعض احادیث شریفه است و مردی سیه چرده بود و در سال 58 یا 59 ه . ق. در اواخر سلطنت معاویه درگذشت.