متم
[مُ تِم م] (ع ص) تمام کننده. (از منتهی الارب) (آنندراج). تمام کننده و کامل کننده. (ناظم الاطباء) : یریدون لیطفؤ انورالله با فواههم والله متم نوره ولو کره الکافرون. (قرآن 61/8). || زنی که نزدیک رسد ایام زادن او. (از منتهی الارب) (آنندراج). زنی که ایام زادن وی نزدیک باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط).