متداول

معنی متداول
[مُ تَ وَ] (ع ص) از یکدیگر نوبت به نوبت گرفته شده و دست به دست گردانیده شده. (آنندراج) (غیاث). واگردیده از حالی بحالی. || برخورد شده به این طرف و آن طرف. (ناظم الاطباء). || خمیده شده به راست و چپ. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). || معمول. مرسوم. رایج : زیرا که وزن رباعیات مألوف طباع است و متداول خاص و عام(1). (المعجم، از فرهنگ فارسی معین). و رجوع به مادهء بعد شود.
(1) - متداول (بدین معنی) که اغلب به کسر واو تلفظ کنند به فتح آن است. فیومی گوید: تداول القوم شی ء تداولاً و هو حصوله فی ید هذا تاره و فی ید هذا اخری. (دکتر خیام پور، مجلهء دانشکدهء ادبیات تبریز). و رجوع به مُتَداوِل شود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.