مأوی

معنی مأوی
[مَءْ وا / مَءْ وی](1) (ع اِ) پناه جای و جایی که شب و روز باشش در آن کنند. (منتهی الارب). پناه جای و جایی که شب و روز در آن زیست کنند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پناهگاه. جایگاه مأمن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). جای برگشتن یعنی خانهء خود. (غیاث) :
اگرچه طایفه ای در حریم کعبهء ملک
ورای پایهء خود ساختند ماوی را.
انوری (دیوان چ مدرس رضوی ص3).
ز روزگار بدین روز گشته ام خرسند
وداع کرده بکلی دیار و مأوی را.
ظهیر فاریابی.
گفتم اندر حرم وصل توأم مأوی بود
گفت اندر حرم شاه که را باشد بار.عطار.
گفت آری گفت آن شرنیستی
که فسون غیب را مأویستی.مولوی.
- جنت مأوی؛ طبقهء پنجم از طبقات بهشت. پنجم از بهشتهای هشتگانه :
برشوند از پل آتش که اثیرش خوانند
پس سر مائدهء جنت مأوی بینند.خاقانی.
در بارگاه صاحب معراج هر زمان
معراج دل به جنت مأوی برآورم.خاقانی.
|| محل زیست هر حیوانی. (ناظم الاطباء).
- مأوی الابل؛ جای باش شتران در شب. (ناظم الاطباء).
- مأوی الغنم؛ جایی که گوسپندان شب در آن خوابند. (ناظم الاطباء).
(1) - چنین است ضبط کلمه در منتهی الارب و ناظم الاطباء و اقرب الموارد. اما در اقرب الموارد ضبط دوم فقط اختصاص به شتر دارد و در محیط المحیط آرد: مأوی [ مَ ءْ و ی ]لغتی است در مأوی [ مَ ءْ وا ] .
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.