آویشه
[شَ / شِ] (اِ) آویشن. سعتر :
آویشه خوری چو نیم مثقال
بیرون برد از تن تو بلغم
نیکو بود از برای معده
قوت یابد از او جگر هم
فارغ کندت ز درد سینه
تشویش سپرز را کند کم.یوسفی طبیب.
آویشه خوری چو نیم مثقال
بیرون برد از تن تو بلغم
نیکو بود از برای معده
قوت یابد از او جگر هم
فارغ کندت ز درد سینه
تشویش سپرز را کند کم.یوسفی طبیب.