لین
[لَیْ یِ] (ع ص)(1) نرم. لَین. ج، لینون، اَلیناء. (منتهی الارب). سهل. لینه. لدن. قُلا. مقابل خشن، چنانکه لدن مقابل صلب است. و رجوع به صلب شود.
- قولٌ لین؛ گفتاری نرم.
- لین الجانب؛ سست کمان.
- لین العریکه؛ نرم خوی. لدن الخلیقه.
-هین لین؛ نرم و سست و فروهشته. (منتهی الارب).
|| روان. || مقابل قوی (در موسیقی)(2).
(1) - Emollient. Mou.
(2) - Mineure.
- قولٌ لین؛ گفتاری نرم.
- لین الجانب؛ سست کمان.
- لین العریکه؛ نرم خوی. لدن الخلیقه.
-هین لین؛ نرم و سست و فروهشته. (منتهی الارب).
|| روان. || مقابل قوی (در موسیقی)(2).
(1) - Emollient. Mou.
(2) - Mineure.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول