لفافه
[لِ فَ](1) (ع اِ) جامهء بیرونی که بر پا و مرده و جز آن پیچند. ج، لفائف. (منتهی الارب). || پای پیچ. پای تاوه. (مهذب الاسماء). || غلاف جامه و پوشش چیزی. || غلاف خوشه. (مهذب الاسماء). || لفاف :
همه زیر کرباسها کرده بند
لفافه بر او باز پیچیده چند.نظامی.
پیکری دید در لفافهء خام
چون در ابر سیاه ماه تمام.نظامی.
- لفافهء کتاب؛ پوشش آن.
(1) - در فارسی به فتح اول و عوام گاه به تشدید فاء استعمال کنند.
همه زیر کرباسها کرده بند
لفافه بر او باز پیچیده چند.نظامی.
پیکری دید در لفافهء خام
چون در ابر سیاه ماه تمام.نظامی.
- لفافهء کتاب؛ پوشش آن.
(1) - در فارسی به فتح اول و عوام گاه به تشدید فاء استعمال کنند.