لبد
[لِ] (ع اِ) نمد. (منتهی الارب). نمط :
مور اسود بر سر لبد سیاه
مور پنهان دانه پیدا پیش راه.مولوی.
|| نمد زین. (مهذب الاسماء). خویگیر زین. (منتهی الارب). || هر پشم و موی نشسته برچفسیده. ج، الباد و لبود. (منتهی الارب). موی انبوه میان دو دوش. مویهای یال شیر. لبده. رجوع به لبده شود. || کار. (منتهی الارب).
مور اسود بر سر لبد سیاه
مور پنهان دانه پیدا پیش راه.مولوی.
|| نمد زین. (مهذب الاسماء). خویگیر زین. (منتهی الارب). || هر پشم و موی نشسته برچفسیده. ج، الباد و لبود. (منتهی الارب). موی انبوه میان دو دوش. مویهای یال شیر. لبده. رجوع به لبده شود. || کار. (منتهی الارب).