گیسووار
(ص مرکب) چون گیسو. گیسووش. مانند گیسو در سیاهی و بلندی و رشته :
آن چنگ ازرق سار بین زر رشته در منقار بین
در قید گیسووار بین پایش گرفتار آمده.
خاقانی.
آن چنگ ازرق سار بین زر رشته در منقار بین
در قید گیسووار بین پایش گرفتار آمده.
خاقانی.