اروپا
[اُ] (اِخ)(1) اروبی. (حدود العالم). اوربی. (التفهیم). اَوَرفی. اروفا. (دمشقی). یکی از پنج قارهء عالم و نزد قدما یکی از سه قسم آبادانی شمال. (حدود العالم).
مساحت سطح آن: پس از استرالیا اروپا کوچکترین برّهای عالم است. مساحت سطح آن 0922/0/10 هزارگز مربع میباشد و بهمین مناسبت اغلب علمای جغرافیا آنرا شبه جزیره ای از آسیا محسوب میدارند ولی چون از هر حیث از آسیا متمایز است بهتر این است که قطعهء علیحده محسوب شود.
حدود آن: اروپا از سه طرف محدود بدریا و از یک طرف محدود به برّ بزرگ آسیاست. حدّ شمالی آن اقیانوس منجمد شمالی و حدّ غربی آن اقیانوس اطلس و دریاهای متعلقهء به آن و حد جنوبی دریای مدیترانه (بحرالروم) و بحر مرمره و بحر اسود و دریای آزو(2) است و از طرف مشرق محدود به آسیا است و کوه اورال آنرا از آسیا جدا میکند و حدّ جنوب شرقی آن دریای خزر و کوه قفقاز است.
وضع جغرافیائی و ابعاد آن: اروپا بین هفتادویک درجه و یازده دقیقه و سی وپنج ثانیهء عرض شمالی و دوازده درجه و چهل دقیقهء طول غربی و شصت درجه طول شرقیست (نسبت بخط نصف النهار پاریس) منتهی عرض آن از دماغهء شمال تا جزیرهء کاندی(3) در اقریطش (کرِت)(4) 4000 هزارگز و منتهی طول آن از دماغهء رُکا(5) در پرتقال تا دریای کارا در شمال شرقی اروپا 5650 هزارگز است.
احوال معرفه الارضی اروپا: اروپا در هر یک از ادوار معرفه الارضی تغییرات فاحشی یافته تا بوضع کنونی درآمده است. در عهد اول خشکی پهناوری در تمام شمال و مرکز اروپا و قسمت شمالی اقیانوس اطلس کشیده شده از مشرق و جنوب بدو دریای باریک محدود میگشت. این دو دریا در جنوب غربی اروپا بیکدیگر رسیده اقیانوس منجمد شمالی و اقیانوس کبیر را بیکدیگر راه میدادند. در این عهد سلسله کوهی بنام رشتهء کالدونی(6)در شمال اروپا پیدا شد و رشتهء دیگری بنام هرسی نین(7)در مرکز این قطعه سر از خاک بدر کرد. کوههای کنونی انگلیس و اسکاندیناو از سلسلهء اول و جبال وژ(8) در فرانسه و هارز(9) و جنگل سیاه(10) و سایر کوههای مرکزی فرانسه و آلمان از رشتهء دوم باقیمانده اند. در عهد دوم مرکز اروپا در آب فرورفته و جزایر چندی سر از آب بیرون آورد. در عهد سوم کوههای پیرنه و آلپ و کارپات و قفقاز تشکیل شد و اراضی شمال اقیانوس اطلس را آب فراگرفت ولی بحر مدیترانه از مشرق مسدود گردید. در عهد چهارم دریای مدیترانه ببحر اسود راه یافت و بحر آدریاتیک و اژه در بحرالروم پیدا شده این دریا بشکل کنونی درآمد. هم در این عهد تغییرات بزرگ سبب تغییر آب و هوای اروپا گشته سرمای شدید موجب باریدن برفهای عظیم و ایجاد یخچالهای وسیع شد و قسمت بسیار از زمینهای اروپا در زیر یخچالها (توچال) پوشیده گشت. این یخچالها تغییراتی در زمینهای اروپا داده و از خود آثاری بجا گذاشته اند که هنوز دیده میشود.
پستی و بلندی: زمینهای اروپا را نسبت بسایر قطعات ارتفاع بسیار نیست. ارتفاع متوسط آن از 330 متر نمیگذرد در صورتی که ارتفاع متوسط تمام خشکی های کرهء زمین نزدیک به 700 گز و ارتفاع متوسط آسیا از هزارگز متجاوز است. مرتفعات اروپا تقریباً ثلث زمینهای این قطعه میباشد. سلسله کوههای مهم آن در مرکز و جنوب واقع شده و جلگه هایش غالباً بسواحل دریا متوجه میشوند. برجستگی های اروپا، قسمتی از عهد اول و قسمتی از عهد سوم معرفه الارضی میباشد. کوههای قدیمی بواسطهء تأثیرات خارجی کوتاه و کم ارتفاع شده اند قللشان مسطح و گنبدمانند گشته بریدگیهای خود را از دست داده اند. از کوههای عهد اول جبال انگلیس و اسکاتلند و اسکاندیناو بقایای سلسلهء کالدونی هستند که دریاهای کم عمقی مانند ایرلند و بحر شمال آنها را از یکدیگر جدا ساخته است و کوههای مرکزی آلمان و جنگل سیاه و کوههای وژ و ماسیف سانترال(11)(کوههای مرکزی فرانسه) و مرتفعات جنوبی ایرلند از رشتهء قدیمی هرسی نین باقیمانده اند. جبال جدیده هنوز خط الرأس های مضرس و قلل ناهموار دارند و از حیث ارتفاع معتبرترین کوههای اروپا بشمار میروند. مهمترین آنها بترتیب از ساحل اقیانوس اطلس عبارتند از سیرامورنا(12) در اسپانیا، رشتهء پیرنه(13) (جبل البرانس) بین فرانسه و اسپانی که قلهء معروفش نتو(14) 3404 گز ارتفاع دارد، سلسلهء آلپ(15) که از خلیج ژن در فرانسه تا ساحل آدریاتیک کشیده شده و بسه قسمت غربی و شرقی و مرکزی تقسیم میشود. آلپهای غربی بین فرانسه و ایتالیا و آلپهای مرکزی در سوئیس و آلپهای شرقی در اطریش است. سلسلهء آلپ مرتفعترین جبال اروپا و رئوس آن از برف و یخ پوشیده شده ارفع قلل آن من بلان(16) (سفید کوه) 4800 گز بلندی دارد. با این حال این سلسله را معابری است که به آسانی از آنها عبور میکنند. معروفترین این معابر من سنی(17) در فرانسه، سمپلون(18) و سن گتار(19) و سن برنارد(20) مابین سوئیس و ایتالیا میباشد. دیگر سلسلهء آپنن(21)در ایتالیا و آلپهای دیناریک در ساحل شرقی دریای آدریاتیک، رشتهء کارپات(22) در شمال مجارستان و کوههای بالکان و کریمه و جبال قفقاز و اورال که سرحد آسیا و اروپا میباشند. اروپا را فلوات وسیع نیست ولی برعکس جلگه های آن بسیار است بطوری که دو ثلث این قطعه از همین زمینهای پست تشکیل میشود. معروفترین فلاتهای اروپا فلات بوهم(23) و فلات ترانسیلوانی و فلات ایبری و مهمترین جلگه های آن جلگهء پو(24) در ایتالیا و جلگهء مجارستان و رومانی و جلگهء اروپای مرکزی است. جلگهء اخیر از ساحل اقیانوس اطلس آغاز شده، جنوب انگلیس و سوئد و شمال فرانسه و آلمان و تمام هلند و قسمتی از بلژیک را طی کرده به لهستان میرسد و در اینجا جلگهء لهستان و پس از آن جلگهء وسیع روسیه را بخود ضمیمه کرده بدشت پهناور سیبری می پیوندد. حدّ جلگهء اروپای مرکزی و دشت سیبری سلسله جبال اورال میباشد که مرتفعترین قلل آن از 1600 گز بلندتر نیست. در تمام این جلگه مرتفعاتی جز فلات والدائی در روسیه دیده نمیشود. جلگهء اروپای مرکزی در پاره ای قسمتها از دشتهای رسوبی و قعر دریای قدیمی تشکیل یافته ولی قسمت بیشتر آن در زیر یخچالهای عهد چهارم بوده که اکنون اثر رسوبات آنها باقی است.
آتش فشانها: قلل آتش فشان اروپا عبارتند از هکلا در جزیرهء ایسلند، اتنا در جزیرهء سیسیل (صقلیه)، وزوو(25) در ایتالیا نزدیک شهر ناپل و استرمبلی(26) که در جزایر لیپاری(27) واقع است. آتشفشان وزوو دو شهر ایتالیا پمپئی و هرکولانم را در سنهء 79 م. ویران ساخت و مردم آنجا را هلاک کرد.
علل ترقی اروپا: سبب ترقی و پیشرفت اروپا حسن موقع آن است زیرا که این قطعه در نیمکرهء شمالی و در بهترین مناطق کرهء ارض (منطقهء معتدله) میان سه قطعهء آسیا و افریقا و امریکا واقع است. دریاهای بزرگ وسیلهء ارتباط آن را با قطعات دیگر بسهولت فراهم کرده و دریاهای فرعی از همه طرف در خاکها پیش رفته بدین وسیله نقاط داخلی را بهم مربوط کرده اند بطوری که جز سه کشور سوئیس و اطریش و مجارستان تمام ممالک اروپا دست بدریا دارند. وجود این دریاها و عدم کوهها و فلوات مرتفع یا صحراهای سخت اروپا را دارای آب و هوای بحری و بارانهای مفید کرده و موانع ارتباط مردم و نشر تمدن و مشکلهای دیگر را از میان برداشته است.
شبه جزیره ها و جزایر: عمده مزیّت اروپا نسبت بسایر قطعات عالم وضع بریدگی زیاد سواحل آن است که تمام نقاط آنرا بدریا نزدیک کرده و از فوائد آن اراضی اطراف بهره مند میشوند و در سواحل دریا تشکیل شبه جزیره ها از قبیل شبه جزیرهء کانن(28) و کلا(29) و اسکاندیناوی(30) در شمال و شبه جزیرهء ژوتلند(31) و برتانی(32) و ایبری(33)در مغرب و شبه جزیره های ایتالی و بالکان و کریمه(34) در جنوب داده است. بعلاوه جزایر بسیار از قبیل جزایر نروژ و دانمارک و جزایر فروئه(35) گنگبار برتانی کبیر و جزایر آنگلونرماند(36) در اقیانوس اطلس و جزایر بالئار(37) و کُرس(38) و ساردنی(39) و سیسیل (صقلیه)(40) و گنگبار یونان و جزیرهء کرت (اقریطش) در جنوب از هر طرف آنرا احاطه کرده اند و کلیهً در هر 290 هزارگز مربع یک هزارگز آن سواحل دریاست و این وضع طبیعی و بریدگی سواحل علاوه بر اینکه در تسهیل روابط حمل و نقل کمک میکند به ترقیات اوضاع طبیعی و تمدن ساکنین آن نیز مساعدت تامه کرده و بهمین واسطه است که اروپائیان با سرعت بسیار ترقی کرده اند.
دریاهای عمدهء اروپا: اروپا از سه طرف محدود بدریاست. نامهای دریاها و متفرعات آنها از اینقرار است: 1 - اقیانوس منجمد شمال که دریای کارا و بحر ابیض از متفرعات آن است (سواحل دریا در این نقاط پست و باتلاقی است). 2 - اقیانوس اطلس که متفرعات آن دریای بالتیک (خلیج بتنی(41) و فنلاند(42) و ریگا(43) از متفرعات دریای بالتیک است و تنگه های اسکاژراک(44) و کاتگا(45) و سوند(46) و بلت کبری(47) و بلت صغری(48) آنرا به اقیانوس اطلس متصل میکند). دیگر از متفرعات اقیانوس اطلس دریای شمال است که تخته سنگهای تحت البحری در آن بسیار است متفرعات آن پادکاله(49) (مابین انگلیس و فرانسه) و دریای مانش(50) و دریای ایرلند(51) و خلیج گاسکنی(52) است. شوری آب اقیانوس اطلس از سه الی چهار درجه است. 3 - دریای مدیترانه که از تنگهء جبل الطارق(53) شروع میشود خلیج های لیون(54) و ژن(55) دریای تیرنی(56) و دریای ایونی(57) و دریای آدریاتیک(58) و دریای مجمع الجزایر یا بحر اژه(59) و دریای مرمره که بواسطهء تنگه های داردانل و بسفر(60) به بحر اسود وصل میشود و دریای سیاه که آزو(61) از متفرعات آن است.
دریای خزر که در جنوب شرقی اروپا واقع شده حدود جنوبی آن متعلق به ایران میباشد و شوری آب آن 4 درجه است.
آب و هوا: کلیهً آب و هوای اروپا ملایم و معتدل است و باختلاف مجاورت با دریا و نزدیکی با بادهای غربی و عرض جغرافیائی و شکل کوهها تغییر می یابد و حوالی دریا آب و هوای بحری دارد ولی آب و هوای نواحی شرقی کلیهً خشک و از ملایمت هوا بتدریج از مغرب بمشرق کاسته میشود. آب و هوای سواحل اقیانوس اطلس منظم و مرطوب و ملایم است، در تابستان خنک و در زمستان معتدل میباشد، باران هم در تمام فصول در آنجا میبارد و در فصل زمستان بیشتر است. باد غربی هم پیوسته در سواحل مزبور میوزد و هوای آنجا را ملایم می کند. درجهء حرارت مابین 31 درجه و 5/30 درجه است و تمام اراضی روسیه دویست روز از سال منجمد و یخ سطح آن را پوشانده است. اثر باد غربی هم در حدود غربی احساس میشود و در حدود مرکزی در تابستان بادهای شمالی و در زمستان بادهای شرقی از آسیا میوزد. آب و هوای حدود جنوبی از اروپا یا آب و هوای سواحل مدیترانه نیز بحری و کلیهً گرمست و اغلب در مدت تابستان خشک و سوزان میشود و در زمستان ملایم است و درجهء حرارت متوسط آن شانزده درجه است و در مدت زمستان بعلاوه بادهای موسمی مختلف از حدود سواحل بسمت دریا میوزد و در هر جا اسم مخصوصی دارد (در سواحل دریای آدریاتیک موسوم به برا(62) و در سواحل خلیج لیون فرانسه معروف به میسترال(63) و در حدود افریقا موسوم به سیرُکو(64) است) و در تابستان همهء بادهای دریائی بسمت سواحل میوزد، در این حال در حدود صحرای افریقا بسیار و سخت است. هوای سواحل مدیترانه بواسطهء خشکی آن روشن نیز هست و در نقاط بعیده اشیاء مختلفه بخوبی مشاهده میشود و نور آفتاب روشنائی مخصوص دارد ولی با وجود این باران در سواحل مزبور بسیار است ولی مدت آن کم و سیلابی است و در زمستان هم اغلب میبارد.
رودهای اروپا:
رودهای اروپا تماماً دارای مجرائی منظم و سیری ملایم میباشند و از هر حیث برای کشتی رانی قابل هستند و عموماً رودهای مزبور چندان بسیار و بزرگ نیستند و نمیتوان آنها را با نیل و آمازن برابر دانست. بزرگترین رودهای اروپا در حدود شرقی در جلگهء روسیه جاری است و اول آن وُلگا(65) است که 3395 هزارگز طول دارد و شعب اُکا(66) و کاما(67) در آن داخل می شوند هر یک به مراتب از رودهای غربی اروپا بزرگتر می باشند. دوم رود اروپا در طول، رود دانوب(68) است، پس از آن رودهای دنیپر(69) و دُن(70) و پچرا(71) و دنیستر(72) و رَن(73) و اِلب(74)و ویستول(75) و دُار(76) وتاژ(77) و رُن(78) و سن(79) و پو(80) و تیبر(81) و تایمز(82)اند. مرکز یا بعباره اُخری منشأ عمده ای که رودهای اروپا را موجد است فلات والدائی(83) روسیه و کوه آلپ میباشد. از فلات والدائی رودهای ولگا و دونا(84) و دنیپر و از آلپ، رَن و رُن و پو و شعبهء مهم دانوب «این»(85) تولید میشود. تمام رودهای اروپا بچهار مصب عمده تقسیم میشود: مصب اقیانوس منجمد شمالی، مصب اقیانوس اطلس، مصب مدیترانه و بحر اسود و متفرعات آن، مصب بحر خزر. این تقسیم جنس رودهای اروپا را درست معین نمیکند و وضع طبیعی آنها را ظاهر نمیسازد و بنابراین بهتر آن است که رودهای اروپا را بدسته های معین تقسیم کرده و از وضع اراضی و مجاری هر یک سخن رانیم. از حیث وضع طبیعی نیز رودهای اروپا بچهار دسته تقسیم میشود: رودهای اقیانوس اطلس، رودهای شرقی، رودهای آلپی، رودهای مدیترانه.
1 - رودهای اقیانوس اطلس: رودهای مزبور چون از بارانهای منظمی که درتمام فصول می بارد تولید می شود دارای سیری ملایم است و عموماً در جلگه های سراشیب وسیعی جاری می باشد و مجاری آنها هم پستی و بلندی بسیار که مانععبور و مرور کشتی شود ندارد و چون سرچشمهء آنها از کوههای مرکزی اروپاست و آب آنها هم بواسطهء باران و ذوب یخ و برف حاصل میشود زیاده و کم نمی گردد و رودهای مزبور دارای مصبی عمیق و منظم هستند، دلتا در آنها دیده نمی شود، بعلاوه چون در جریان خود گل و لای همراه ندارد مجری و مصب آنها هیچ وقت پر نشده و بالا نمی آید و عایقی برای ورود و خروج کشتی ها برودخانه ها تولید نمی نماید.
2 - رودهای شرقی: رودهای مزبور که در جلگهء روسیه جاری هستند از فلات مرکزی سرچشمه گرفته و در مدت زمستان منجمد و سیر آنها نیز منظم نیست و در مدت بهار و پائیز نیز طغیان میکند. در تابستان آب آنها بسیار کم میباشد زیرا منبع و سرچشمه ای که منظماً به آنها آب برساند ندارد ولی چون در جلگه های مسطح جاری میباشد برای کشتی رانی صلاحیت تامه دارد و عمدهء ترقیات ملت روس هم از این راه بوده است.
3 - رودهای آلپی: رودهای مزبور چون از ذوب برف بوجود می آیند ابتدا دارای سیری سریع و مجرائی عظیم میباشند و تشکیل آبشارهای بسیار میدهند که بکار حرکت کارخانجات میرود ولی در نزدیک مصب نسبهً منظم تر هستند و طغیان آنها هم در بهار است زیرا در این وقت ذوب برف آلپ آب رودخانه ها را زیاده میکند و تا اواخر تابستان بهمین حال است ولی در زمستان کم آب میشوند. رودهای مزبور در جریان خود گل و لای بسیار همراه آورده در مصب رسوب میکند. (رُن و شعب آن، پو و شعب آن، این(86)و دراو(87) و ساو(88) از ملحقات دانوب).
4 - رودهای مدیترانه که سیلابی و دارای جریان غیرمنظم و تند هستند در موقع بهار و پائیز طغیان کرده و در زمستان کم آب میشوند و کشتی رانی بخوبی در آن نمیشود اغلب گل و لای بسیار همراه خود می آورند و تشکیل دلتاهای وسیعی در نزدیک مصب میدهد.
دریاچه های اروپا: دریاچه های اروپا بسیار میباشند ولی هیچیک بوسعت دریاچه های آمریکا و افریقا نیستند و عموماً از خرابی سطح فوقانی اراضی و یا بواسطهء خاکهای رسوبی یخچالها تولید میشوند. دریاچه هائیکه از خرابی سطح فوقانی اراضی حاصل شده اند دریاچه های اِکس و کمبرلند(89)و دریاچهء پاون(90) در فرانسه و وتر(91) و ونر(92) در سوئد و نروژ و بالاتن(93) در هنگری میباشند. دریاچه های یخچالی، دریاچه های فنلاند و شمال سوئد و لادُگا(94) اُنِگا(95) و ایلمن(96) و پی پوس(97) در روسیه و ماژور(98) و کم(99) و گارد(100) و ژنو(101) و کاترکانتن(102) و زوریخ(103) و غیره است بعلاوه بعضی دریاچه های کوچک نیز در مصب رودها تشکیل یافته مثل دریاچه های کوچک پو(104).
وضع سواحل اروپا: مزایای وضع طبیعی و بریدگیهای بسیار سواحل اروپا که نقاط دوردست آنرا بدریا نزدیک ساخته و وضع مناسب دماغه ها و پیش آمدگیها که بمناسبت موقع در محلی مرتفع و در جائی پست است و همچنین توافق و مناسبت پیش آمدگیها و فرورفتگیها که به بحرپیمائی و دریانوردی اروپائیان مساعدت کرده و موانع و اشکالات مراوده و مرابطه را برطرف ساخته است در ترقی اخلاق و وضع زندگانی اروپائیان بسیار کمک کرده است. سواحل اروپا به 4 قسمت میشود:
1 - سواحل اقیانوس منجمد شمالی که حد شمالی جلگهء بزرگ روسیه است. پست و باتلاقی است و چون مدتی از سال منجمد است چندان مفید نیست و در بعضی نقاط تخته سنگی و در برخی دیگر پست است و بندر آرخانگلسک(105) در حدود جنوبی آن واقع است و مصب رودهای پچرا(106) و دوینا(107) و جزایر کالگواف(108) و وی گاچ(109) و نوول زمبل(110) در حدود سواحل واقع شده است. 2 - سواحل اقیانوس اطلس در شمال در حدود شبه جزیرهء اسکاندیناوی بریدگی زیاد دارد و تشکیل تخته سنگها و جزایر کوچک بسیار داده است که آنها را فیورد(111)میگویند و مجمع الجزایر لفدن(112) در شمال آن است و کلیهً سواحل مزبور تخته سنگی است. سواحل دریای بالتیک عموماً پست است زیرا از همه طرف محدود بجلگه میباشد و جزایر گوتلند(113) و اُلند(114) در حدود سوئد و آلند(115) در حدود فنلاند و اُزِل(116) و داگو(117) در خلیج ریگا(118) واقع شده. خلیج های فنلاند و ریگا در حدود شرقی آن و خلیجهای کوریش هاف(119) و فریش هاف(120) در سواحل جنوبی آن است. اراضی سواحل جنوبی دریای بالتیک در نقاطی که از جنس آهک و گچ بوده خراب شده و نقاطی که از سنگ سماق تشکیل یافته باقیمانده و تشکیل بریدگی بسیار داده است و جزایر سیلند(121) و فیونی(122)و فالستر(123) که متعلق بدانمارک میباشد در مدخل آن واقع شده اند از شبه جزیرهء ژوتلند(124) تا باب پادُکاله(125) سواحل دریای شمال بسیار پست است و طوفان سخت آن نقاط باعث خرابی سواحل شده و آب دریا مقدار کثیری از سواحل را فراگرفته است و عدهء بسیاری از اهالی آن نقاط را تلف کرده و خلیج زوئیدرزه(126) در سواحل هلاند است جنس اراضی سواحل دریای مانش در حدود فرانسه رسوبی و پست است و در شمال برتانی تخته سنگی میشود و جزایر آنگلونُرماند(127) و دماغهء سنِماتیو(128) در آن واقع است. سواحل خلیج گاسکنی هم در شمال شنزار و رسوبی است و مثل خطی مستقیم که در آن تپه های بسیار دیده میشود واقع شده است از این ببعد تا دماغهء فی نیستر(129) وضع سواحل بواسطهء رشتهء کوه کانتابر(130) تخته سنگی میشود و چون جنس احجار آن مختلف است بریدگی هم در آن دیده میشود. سواحل پرتقال عبارت از حدود غربی فلات هیبریک(131) است در بعضی نقاط مرتفع و در نقاط دیگر پست است، مصب رود تاژ(132) و دماغهء رُکا(133) و دماغهء سن ونسان(134)در جنوب آن است. سواحل ایرلاند و برتانی کبیر آنچه در مغرب است تخته سنگی و بریدگی زیاد دارد و جزو عمدهء سواحل شرقی رسوبیست و بریدگی چندان در آن یافت نمیشود. 3 - سواحل مدیترانه در مواقعی که محدود بکوه است تخته سنگی و مرتفع و در نقاطی که محدود بجلگه است رسوبی و پست میباشد. بریدگی سواحل اسپانی کمتر و اراضی آن جلگه است و دماغه های گاتا(135) و پالس(136) و کرئوس(137) در آن است و جزایر بالئار(138) در حدود شرقی آن میباشد. سواحل فرانسه در حدود خلیج لیون(139) رسوبی و پست و در حدود شرقی آن که منتهای جنوبی کوه است مرتفع و تخته سنگی است و جزایر کُرس(140) و ساردنی(141) در مقابل آن واقع شده. سواحل ایطالیا هم مثل سواحل اسپانی اغلب نقاط آن رسوبی است باستثنای خلیج ژن(142)و سواحل جنوبی ایطالیا و سیسیل (صقلیه) تخته سنگی میباشند. مابین سیسیل و شبه جزیرهء کالابر(143) تنگهء مسین(144) است که چندان عمقی ندارد و جزیرهء مالت(145) نیز در جنوب سیسیل واقع شده است. سواحل شرقی دریای آدریاتیک در شمال و جنوب، تخته سنگی و مرتفع و در وسط رسوبی و پست است و بریدگی بسیار دارد. جزایر ایلیری(146) و ایونی(147) در شمال و جنوب آن واقع است. سواحل یونان هم بریدگی بسیار دارد و خلیج کُرنت در مغرب آن واقع شده و شبه جزیرهء مُره(148) را که بشکل برگ توت است بیونان متصل میسازد و بعلاوه جزایر بسیاری هم از اطراف آنرا احاطه کرده و عمدهء آنها جزیرهء اقریطش(149) و گنگبار سیکلاد(150) است و دماغهء ماتاپان(151) نیز در جنوب آن واقع شده است سواحل بحر اسود در حدود بالکان و شبه جزیرهء کریمه و سواحل شرقی تخته سنگی و مابین کریمه و بالکان رسوبیست و مصب رودهای جنوبی روسیه در آن است و تنگهء پِرِکُپ(152) شبه جزیرهء کریمه را بجلگهء روسیه و تنگه کِرچ(153) دریای آزو(154) را به بحر اسود متصل میکند. 4 - سواحل بحر خزر که در شمال پست و باتلاقی و شنزار و از رسوب رودهای وُلگا و اورال تشکیل یافته است.
جغرافیای اقتصادی اروپا
نباتات: نباتات اروپا با وضع آب و هوای آن مناسب است. در نقاط سردسیر شمالی نباتات بسیار کم و در نقاط گرمسیر بیشتر است نباتات مواضع مرطوبی دارای برگهای پهن و سبز و نباتات مواقع کم آب کم برگ و صمغی است و کلیهً از حیث نباتات هم اروپا بر سایر قطعات عالم مزیت دارد زیرا تا هفتاد درجهء عرض شمالی هم جو در آن زراعت میشود و درخت گیلاس نمو میکند نباتات اروپا به چهار منطقه تقسیم میشود: اول منطقهء منجمد شمالی که از شمال سوئد و نروژ و روسیه تا اورال ممتد است. درخت در آن بهیچ وجه یافت نمیشود و بادهای شمالی مقدار جزئی نباتات آنرا که چمن زارهای پست و خزه است خشک و زرد میکند و آن اراضی را توندرا(155) می گویند. دوم منطقهء معتدلهء سرد که به مواقع جنگلی و چمنزار و استپ(156) تقسیم می شود جنگلهای آن قسمت عمده نباتات اروپا را تشکیل می دهد و از حدود جنوب توندرا شروع شده و تقریباً تا 45 درجهء عرض شمالی ختم می شود و دارای درختهای کاج و سرو و چنار و لبلاب و زیتون و بلوط و درخت گردو است. در جنوب جنگلها قسمت چمنزار است که در بعضی نقاط مثل حدود بحر خزر ریگزار و شوره زار و در برخی نقاط مثل خاک سیاه روسیه حاصلخیز و مفید است و در نقاط دیگر چراگاههای طبیعی را تشکیل میدهد. سوم منطقه معتدلهء گرم که شامل نقاط جنوبی اروپا است و دارای نباتات گرمسیر از قبیل مو و مرکبات و زیتون و انجیر و توت می باشند و فلات های مرتفعه آن چمنزار است (فلات اسپانی). چهارم منطقهء کوههای مرتفعه - که دارای نباتات مناطق مختلفه است و از 2700 گز به بالا مجاور منطقهء برف و یخ دائمی لیشن مشاهده می شود.
حیوانات آن: کلیهً حیوانات اروپا بدو منطقه تقسیم میشود: اول منطقهء قطبی که درجهء حرارت متوسط حرارت آن صفر است دارای حیوانات سردسیری از قبیل گوزن و خرس سفید و خرگوش و روباه سفید و موش قطبی و قاقم است. دوم منطقهء تحت قطبی که قسمت شمال آن دارای گوشتخوارهای متوسط و هوام خوار از قبیل گراز و گوزن و غزال و گرگ و روباه و راسو و خرگوش و جوجه تیغی و موش کور و حیوانات بسیار دیگر است و در مواقع مختلفه آن حیوانات بسیار دیگر یافت شود مثل مرال و موش (جلگه ها و ریگزارها) و خرس خاکستری و گربهء وحشی و آهو و عقاب و کرکس (کوهها و فلاتها). دیگر حیوانات جنوبی اروپا که حیوانات آن گرمسیری است از قبیل کفتار و شغال و هوام مثل ملخ و جوجه تیغی و بعضی اقسام خزنده.
معادن اروپا: معادن اروپا بسیار است ولی توانائی برابری با معادن آسیا و امریکا ندارد. معادن عمدهء آن نفط و آهن و زغال سنگ آن چندان فراوان نیست ولی خوب استخراج شده و بهمین جهت است که ذغال اروپا بیشتر از سایر قطعات بمصرف میرود معادن آن در حدود غربی اروپا در کوههای عصر اول است (انگلیس و شمال فرانسه و جنوب بلژیک و شمال آلمان) علاوه بر این بعضی معادن مس و روی و طلا و طلای سفید در حدود اروپای شرقی مشاهده میشود ولی چندان قابل ملاحظه نیست.
جغرافیای سیاسی اروپا
جمعیت: مزایائی که از حیث وضع طبیعی برای اروپا ذکر کردیم باعث کثرت جمعیت آن گردیده است در قدیم چون طوایف مختلفهء آسیا از هر جهت وسائل زندگانی را در اروپا سهل و آسان و فراهم میدیدند بدانجا هجوم می آوردند و در قرون اخیره هم ترقی صنعت و تجارت و پیشرفت امور معیشت و کلیهً درجهء عالی تمدن آن ازدیاد جمعیت اروپا را سبب شده است جمعیت اروپا قریب 500 میلیون تن است و اگرچه از حیث جمعیت در درجهء دوم واقع است و آسیا با وسعت بسیار دارای هشتصد میلیون است ولی نسبت بسایر قطعات عالم جمعیت آن بسیار زیاده تر است. جمعیت اروپا در هر هزار گز مربع پنجاه تن است در صورتی که در آسیا نوزده تن است ولی جمعیت اروپا بطور تساوی و تناسب در نقاط مختلفهء آن تقسیم نشده و کلیهً حدود غربی و مراکز صنعتی آن از حدود شرقی و مراکز زراعتی و نقاط کوهستانی بیشتر جمعیت دارد و بطوری زندگانی در نقاط صنعتی مخصوصاً در گلاسکو بسختی میگذرد که اهالی مجبورند قوت لایموت خود را از خارج تهیه کنند.
نژادهای عمدهء اروپا: نژاد اهالی اروپا مختلف و مخلوط است و در ازمنهء ماقبل تاریخ نژادهای هند و اروپائی یا آریائی از آسیا و قفقاز به آنجا مهاجرت کرده بوضع بربریت در غارها و روی دریاچه ها و بالاخره در بناهائی که از سنگ تهیه میکردند با آلات سنگی و فلزی زندگانی میگذرانیدند و بعدها طوایفی به اسم سِلت(157) از آسیا به اروپا مهاجرت کرده و طوایف قدیم را مغلوب ساخته خود بجای آنان در آنجا اقامت کردند و همین قسم گلواها(158) و ژرمن ها(159) و اسلاوها(160)و فینواها(161) و بعدها هون ها(162) و مغولها و ترکها بشکل طوایف فاتح و جنگجو به اروپا هجوم آورده و طوایف سابق را بزوایا و نقاط دورافتادهء اروپا راندند و هر طایفه که نمی توانست سابقین خود را مغلوب سازد در حدود شرقی اروپا متفرق میگردید مانند اسلاوها و ترکها. کلیهً اهالی اروپا بدو نژاد عمده تقسیم میشوند: اول - نژاد سفید یا هند و اروپائی که آن هم بسفید پوست و گندم گون تقسیم میشود. نژاد آریائی سیاه چهره در جنوب و مرکز اروپا سکنی دارند اسپانی و پرتقال و بالئار(163) و کُرس(164) و ساردنی(165) و ایطالی و سیسیل در جنوب شط رُن(166) و سویس و مشرق و مرکز فرانسه. قد آنها پست (یک گز و 62 صدم گز) و دارای سری طویل و موهای سیاه و پوستی گندمگون یا مایل بسیاهی هستند. نژاد سفید پوست در مشرق و شمال اروپا سکنی دارند مرکز و شمال روسیه دارای سری مدور و قامتی متوسط و چهرهء پهن و چشمهای خاکستری یا آبی میباشند ولی در شمال (سوئد و نروژ و شمال انگلیس و هلاند) دارای قامتی طویل (یک گز و 73 صدم گز) و موهائی زرد یا خرمایی رنگ و سری طویل و چشمهای آبی و پوستی سفید هستند. عده ای از نژاد سامی که یهود هستند جزو نژاد سفید محسوب میشوند، ولی پوست بدن آنها قدری تیره است. طوایف مزبور در تمام ممالک اروپا مخصوصاً در رومانی و جنوب غربی روسیه پراکنده اند. دوم نژاد زرد که در حدود شمالی و شرقی و جنوب شرقی سکنی دارند و عبارت از لاپنها(167) و سامویدها(168) و فینواهای شمال شرقی و مجارها و بلغارها و ترکهای عثمانی و تاتارهای حوالی وُلگا(169) که موسوم به کالموک(170) میباشند.
زبانهای عمدهء اروپا: زبانهای عمدهء متداولهء در اروپا دو زبان است، یکی زبان هندواروپائی که زبان عدهء کثیری از ساکنین اروپاست، دیگر زبان اورال - آلتائی(171). زبان هند و اروپائی بسه رشته عمده منشعب میشود: اول - زبان رومانی که چنانکه از نام آن استنباط میشود زبانی است که رومیان قدیم تکلم میکردند و مخلوط بزبان یونانی و لاتینی است(172). و در این زبان رشته های بسیار دیده میشود که عمدهء آنها در اروپای غربی تکلم میشود و عبارتست از پرتقالی و اسپانیولی و فرانسوی و ایطالیائی و رومانی و یونانی و آلبانی (دو زبان اخیر مخصوصاً مشتق از زبان یونانی قدیم است) و عدهء تکلم کنندگان زبان مزبور 110000000 است. دوم زبان ژرمنی که اصل و ریشهء بعضی زبانهای دیگر است و از آنهم زبانهای مختلف مشتق گردیده است مثل زبان آلمانی (در آلمان و اطریش و قسمتی از هنگری ترانسیلوانی(173) و لهستان(174) تکلم میشود) که بدو جزء منقسم میشود: یکی زبان آلمانی علیا که زبان ادبی و معمول نویسندگان است و در جنوب تکلم میشود دیگر زبان آلمانی سفلی که در جلگه های شمالی تکلم میشود و زبان انگلیسی و هلندی و فلاماند(175) از آن مشتق میباشند. زبان انگلیسی ابتدا در قرن ششم از آلمان شمالی بانگلیس نقل شده و با زبان فرانسه مخلوط گردیده، زبان کنونی انگلیس را تشکیل داده است و زبان انگلیسی امروز در جنوب افریقا و شمال آمریکا و استرالیا و اغلب جزایر معمول است و عدهء متکلمین آن 150000000 است دیگر از مشتقات زبان آلمانی سفلی زبان اسکاندیناویست که در سوئد و نروژ و دانمارک تکلم میشود متکلمین زبان ژرمن و مشتقات آن در اروپا 130000000 است. سوم زبان اسلاو که آنهم مشتقات زیاد دارد و عمدهء آن زبان روسی است، دیگر زبان چک(176) که در بوهم معمول است و زبان لهستانی در لهستان(177) و زبان صرب کرآت(178) در جنوب بالکان و زبان بلغاری در بلغارستان و متکلمین آن 110000000 است. دیگر از زبانهای هند و اروپائی زبان سلت است که در برتانی فرانسه و ایالت گال(179) و ایرلاند(180) انگلیس تکلم میشود و زبان لیتوانی(181) و لت(182) که در حدود شرقی بحر بالتیک معمول است. زبان اورال و آلتائی زبان زرد پوستهای اروپاست و متکلمین آن ترکان و مجارهای هنگری و فنلاندیها و لهستانیها و لاپُن ها و ساموئدیها و تاتارهای شرقی روسیه و غیره است.
مذاهب عمدهء اروپا: مذاهب عمدهء اروپا بت پرستی و مذهب یهود و اسلام و عیسویت است. لاپُن ها و سامویدهای شمالی بت پرست هستند. پیروان مذهب یهود که همان بنی اسرائیلی ها باشند بعدهء شش میلیون 6000000 در تمام اروپا متفرقند. پیروان مذهب اسلام 5000000 در بالکان و حدود اورال میباشند. بقیهء ساکنین اروپا عیسوی مذهبند و مذهب عیسوی هم به کاتولیک که پاپ را رئیس مذهب میدانند و پرتستان تقسیم میشود: پرتقال و اسپانی و ایرلاند و فرانسه و ایطالی و اطریش و لهستان کاتولیکند و عدهء آنها 100000000 است. مذهب پرتستان هم بشعب زیاد از قبیل کالونی(183) و لوتری(184) و غیره تقسیم میشود و پیروان آن در انگلیس و اسکاندیناوی و هلند و آلمان شمالی و سویس و هنگری میباشند. عدهء آنان 11000000 است. مذهب ارتدکس در روسیه و بالکان معمول است و عدهء آن 115000000 است.
ممالک اروپا: اروپای پس از جنگ جهانگیر دوم (1939 - 1945 م.) شامل ممالک ذیل است: آلبانی، آلمان شرقی، آلمان غربی، اتریش، اسپانیا، انگلستان، ایتالیا، ایرلاند، بلژیک، بلغارستان، ترکیه (اروپا)، چکوسلواکی، دانمارک، روسیه (اروپا) (که در جنگ اخیر قسمتی از مشرق لهستان و ممالک مجاور دریای بالتیک بدان ضمیمه شده)، رومانی، سوئد، سویس، فنلاند، لهستان، نروژ هلند، یوگوسلاوی، یونان، و چند ناحیت کوچک مستقل.
(1) - Europe.
(2) - Azov.
(3) - Candie.
(4) - Crete.
(5) - Roca.
(6) - Caledonienne.
(7) - Hercynienne.
(8) - Vosges.
(9) - Harz.
(10) - Foret noire.
(11) - Massif central.
(12) - Sierra Morena.
(13) - Pyrenees.
(14) - Nethou.
(15) - Alpes.
(16) - Mont blanc.
(17) - Mont - Cenis.
(18) - Simplon.
(19) - Saint - Gotard.
(20) - Saint - Bernard.
(21) - Apennins.
(22) - Karpathes.
(23) - Boheme.
(24) - Po.
(25) - Vesuve.
(26) - Stromboli.
(27) - Lipari.
(28) - Kanin.
(29) - Kola.
(30) - Scandinavie.
(31) - Jutland.
(32) - Bretagne.
(33) - Iberie.
(34) - Crimee.
(35) - Feroe.
(36) - Anglos - Normands.
(37) - Baleares.
(38) - Corse.
(39) - Sardaigne.
(40) - Sicile.
(41) - Botnie.
(42) - Finlande.
(43) - Riga.
(44) - Sakger - Rach.
(45) - Cattegat.
(46) - Sund.
(47) - Grand Belt.
(48) - Petit Belt.
(49) - Pas de Calais.
(50) - Manche.
(51) - Irlande.
(52) - Gascogne.
(53) - Gibraltar.
(54) - Lion.
(55) - Genes.
(56) - Tyrrhenienne.
(57) - Ionienne.
(58) - Adriatique.
(59) - Egee.
(60) - Bosphore.
(61) - Azov.
(62) - Bra.
(63) - Mistral.
(64) - Sirocco.
(65) - Volga.
(66) - Oka.
(67) - Kama.
(68) - Danube.
(69) - Dnieper.
(70) - Don.
(71) - Petchora.
(72) - Dniester.
(73) - Rhin.
(74) - Elbe.
(75) - Vistule.
(76) - Doire. Doria.
(77) - Tage. Tajo.
(78) - Rhone.
(79) - Seine.
(80) - Po.
(81) - Tibre.
(82) - Tamaise. Thames.
(83) - Valdai.
(84) - Duna.
(85) - Inn.
(86) - Inn.
(87) - Drave.
(88) - Save.
(89) - Cumberland.
(90) - Pavin.
(91) - Vetter.
(92) - Vener.
(93) - Balaton.
(94) - Ladoga.
(95) - Onega.
(96) - Ilmen.
(97) - Peipous.
(98) - Majeur.
(99) - Come.
(100) - Garde.
(101) - Geneve.
(102) - Quatre - Canton.
(103) - Zurich.
(104) - Po.
(105) - Arkhangelsk.
(106) - Petchora.
(107) - Dvina.
(108) - Kalgouev. Kolgouef.
(109) - Vaigatch.
(110) - Nouvelle Zemble.
(111) - Fjords.
(112) - Lofoden.
(113) - Gotland.
(114) - Oland.
(115) - Aland.
(116) - Oesel.
(117) - Dago.
(118) - Riga.
(119) - Kurisches Haff.
(120) - Frisches Haff.
(121) - Seeland.
(122) - Fionie.
(123) - Falster.
(124) - Jutland.
(125) - Pas de Calais.
(126) - Zuiderzee.
(127) - Anglo - Normand.
(128) - St. Mathieu.
(129) - Finisterre.
(130) - Cantabres.
(131) - Hiberique.
(132) - Tage.
(133) - Roca.
(134) - St. Vincent.
(135) - Gata.
(136) - Palos.
(137) - Creus.
(138) - Baleares.
(139) - Lion.
(140) - Corse.
(141) - Sardaigne.
(142) - Genes.
(143) - Calabre.
(144) - Messine.
(145) - Malte.
(146) - Illyrie.
(147) - Ionies.
(148) - Moree.
(149) - Crete.
(150) - Cyclades.
(151) - Matapan.
(152) - Perecop.
(153) - Kertch.
(154) - Azov.
(155) - Toundras.
(156) - Steppe.
(157) - Celtes.
(158) - Gaulois.
(159) - Germains.
(160) - Slaves.
(161) - Finois.
(162) - Huns.
(163) - Baleares.
(164) - Corse.
(165) - Sardaigne.
(166) - Rhone.
(167) - Lapons.
(168) - Samoyedes.
(169) - Volga.
(170) - Kalmouks.
(171) - Ouralo - Altai.
(172) - Greco - Latin.
(173) - Transilvanie.
(174) - Pologne.
(175) - Flamand.
(176) - Tcheque.
(177) - Pologne.
(178) - Serbo - Croate.
(179) - Galles.
(180) - Irlande.
(181) - Lithuanie.
(182) - Lette.
(183) - Calviniste.
(184) - Lutherien.
مساحت سطح آن: پس از استرالیا اروپا کوچکترین برّهای عالم است. مساحت سطح آن 0922/0/10 هزارگز مربع میباشد و بهمین مناسبت اغلب علمای جغرافیا آنرا شبه جزیره ای از آسیا محسوب میدارند ولی چون از هر حیث از آسیا متمایز است بهتر این است که قطعهء علیحده محسوب شود.
حدود آن: اروپا از سه طرف محدود بدریا و از یک طرف محدود به برّ بزرگ آسیاست. حدّ شمالی آن اقیانوس منجمد شمالی و حدّ غربی آن اقیانوس اطلس و دریاهای متعلقهء به آن و حد جنوبی دریای مدیترانه (بحرالروم) و بحر مرمره و بحر اسود و دریای آزو(2) است و از طرف مشرق محدود به آسیا است و کوه اورال آنرا از آسیا جدا میکند و حدّ جنوب شرقی آن دریای خزر و کوه قفقاز است.
وضع جغرافیائی و ابعاد آن: اروپا بین هفتادویک درجه و یازده دقیقه و سی وپنج ثانیهء عرض شمالی و دوازده درجه و چهل دقیقهء طول غربی و شصت درجه طول شرقیست (نسبت بخط نصف النهار پاریس) منتهی عرض آن از دماغهء شمال تا جزیرهء کاندی(3) در اقریطش (کرِت)(4) 4000 هزارگز و منتهی طول آن از دماغهء رُکا(5) در پرتقال تا دریای کارا در شمال شرقی اروپا 5650 هزارگز است.
احوال معرفه الارضی اروپا: اروپا در هر یک از ادوار معرفه الارضی تغییرات فاحشی یافته تا بوضع کنونی درآمده است. در عهد اول خشکی پهناوری در تمام شمال و مرکز اروپا و قسمت شمالی اقیانوس اطلس کشیده شده از مشرق و جنوب بدو دریای باریک محدود میگشت. این دو دریا در جنوب غربی اروپا بیکدیگر رسیده اقیانوس منجمد شمالی و اقیانوس کبیر را بیکدیگر راه میدادند. در این عهد سلسله کوهی بنام رشتهء کالدونی(6)در شمال اروپا پیدا شد و رشتهء دیگری بنام هرسی نین(7)در مرکز این قطعه سر از خاک بدر کرد. کوههای کنونی انگلیس و اسکاندیناو از سلسلهء اول و جبال وژ(8) در فرانسه و هارز(9) و جنگل سیاه(10) و سایر کوههای مرکزی فرانسه و آلمان از رشتهء دوم باقیمانده اند. در عهد دوم مرکز اروپا در آب فرورفته و جزایر چندی سر از آب بیرون آورد. در عهد سوم کوههای پیرنه و آلپ و کارپات و قفقاز تشکیل شد و اراضی شمال اقیانوس اطلس را آب فراگرفت ولی بحر مدیترانه از مشرق مسدود گردید. در عهد چهارم دریای مدیترانه ببحر اسود راه یافت و بحر آدریاتیک و اژه در بحرالروم پیدا شده این دریا بشکل کنونی درآمد. هم در این عهد تغییرات بزرگ سبب تغییر آب و هوای اروپا گشته سرمای شدید موجب باریدن برفهای عظیم و ایجاد یخچالهای وسیع شد و قسمت بسیار از زمینهای اروپا در زیر یخچالها (توچال) پوشیده گشت. این یخچالها تغییراتی در زمینهای اروپا داده و از خود آثاری بجا گذاشته اند که هنوز دیده میشود.
پستی و بلندی: زمینهای اروپا را نسبت بسایر قطعات ارتفاع بسیار نیست. ارتفاع متوسط آن از 330 متر نمیگذرد در صورتی که ارتفاع متوسط تمام خشکی های کرهء زمین نزدیک به 700 گز و ارتفاع متوسط آسیا از هزارگز متجاوز است. مرتفعات اروپا تقریباً ثلث زمینهای این قطعه میباشد. سلسله کوههای مهم آن در مرکز و جنوب واقع شده و جلگه هایش غالباً بسواحل دریا متوجه میشوند. برجستگی های اروپا، قسمتی از عهد اول و قسمتی از عهد سوم معرفه الارضی میباشد. کوههای قدیمی بواسطهء تأثیرات خارجی کوتاه و کم ارتفاع شده اند قللشان مسطح و گنبدمانند گشته بریدگیهای خود را از دست داده اند. از کوههای عهد اول جبال انگلیس و اسکاتلند و اسکاندیناو بقایای سلسلهء کالدونی هستند که دریاهای کم عمقی مانند ایرلند و بحر شمال آنها را از یکدیگر جدا ساخته است و کوههای مرکزی آلمان و جنگل سیاه و کوههای وژ و ماسیف سانترال(11)(کوههای مرکزی فرانسه) و مرتفعات جنوبی ایرلند از رشتهء قدیمی هرسی نین باقیمانده اند. جبال جدیده هنوز خط الرأس های مضرس و قلل ناهموار دارند و از حیث ارتفاع معتبرترین کوههای اروپا بشمار میروند. مهمترین آنها بترتیب از ساحل اقیانوس اطلس عبارتند از سیرامورنا(12) در اسپانیا، رشتهء پیرنه(13) (جبل البرانس) بین فرانسه و اسپانی که قلهء معروفش نتو(14) 3404 گز ارتفاع دارد، سلسلهء آلپ(15) که از خلیج ژن در فرانسه تا ساحل آدریاتیک کشیده شده و بسه قسمت غربی و شرقی و مرکزی تقسیم میشود. آلپهای غربی بین فرانسه و ایتالیا و آلپهای مرکزی در سوئیس و آلپهای شرقی در اطریش است. سلسلهء آلپ مرتفعترین جبال اروپا و رئوس آن از برف و یخ پوشیده شده ارفع قلل آن من بلان(16) (سفید کوه) 4800 گز بلندی دارد. با این حال این سلسله را معابری است که به آسانی از آنها عبور میکنند. معروفترین این معابر من سنی(17) در فرانسه، سمپلون(18) و سن گتار(19) و سن برنارد(20) مابین سوئیس و ایتالیا میباشد. دیگر سلسلهء آپنن(21)در ایتالیا و آلپهای دیناریک در ساحل شرقی دریای آدریاتیک، رشتهء کارپات(22) در شمال مجارستان و کوههای بالکان و کریمه و جبال قفقاز و اورال که سرحد آسیا و اروپا میباشند. اروپا را فلوات وسیع نیست ولی برعکس جلگه های آن بسیار است بطوری که دو ثلث این قطعه از همین زمینهای پست تشکیل میشود. معروفترین فلاتهای اروپا فلات بوهم(23) و فلات ترانسیلوانی و فلات ایبری و مهمترین جلگه های آن جلگهء پو(24) در ایتالیا و جلگهء مجارستان و رومانی و جلگهء اروپای مرکزی است. جلگهء اخیر از ساحل اقیانوس اطلس آغاز شده، جنوب انگلیس و سوئد و شمال فرانسه و آلمان و تمام هلند و قسمتی از بلژیک را طی کرده به لهستان میرسد و در اینجا جلگهء لهستان و پس از آن جلگهء وسیع روسیه را بخود ضمیمه کرده بدشت پهناور سیبری می پیوندد. حدّ جلگهء اروپای مرکزی و دشت سیبری سلسله جبال اورال میباشد که مرتفعترین قلل آن از 1600 گز بلندتر نیست. در تمام این جلگه مرتفعاتی جز فلات والدائی در روسیه دیده نمیشود. جلگهء اروپای مرکزی در پاره ای قسمتها از دشتهای رسوبی و قعر دریای قدیمی تشکیل یافته ولی قسمت بیشتر آن در زیر یخچالهای عهد چهارم بوده که اکنون اثر رسوبات آنها باقی است.
آتش فشانها: قلل آتش فشان اروپا عبارتند از هکلا در جزیرهء ایسلند، اتنا در جزیرهء سیسیل (صقلیه)، وزوو(25) در ایتالیا نزدیک شهر ناپل و استرمبلی(26) که در جزایر لیپاری(27) واقع است. آتشفشان وزوو دو شهر ایتالیا پمپئی و هرکولانم را در سنهء 79 م. ویران ساخت و مردم آنجا را هلاک کرد.
علل ترقی اروپا: سبب ترقی و پیشرفت اروپا حسن موقع آن است زیرا که این قطعه در نیمکرهء شمالی و در بهترین مناطق کرهء ارض (منطقهء معتدله) میان سه قطعهء آسیا و افریقا و امریکا واقع است. دریاهای بزرگ وسیلهء ارتباط آن را با قطعات دیگر بسهولت فراهم کرده و دریاهای فرعی از همه طرف در خاکها پیش رفته بدین وسیله نقاط داخلی را بهم مربوط کرده اند بطوری که جز سه کشور سوئیس و اطریش و مجارستان تمام ممالک اروپا دست بدریا دارند. وجود این دریاها و عدم کوهها و فلوات مرتفع یا صحراهای سخت اروپا را دارای آب و هوای بحری و بارانهای مفید کرده و موانع ارتباط مردم و نشر تمدن و مشکلهای دیگر را از میان برداشته است.
شبه جزیره ها و جزایر: عمده مزیّت اروپا نسبت بسایر قطعات عالم وضع بریدگی زیاد سواحل آن است که تمام نقاط آنرا بدریا نزدیک کرده و از فوائد آن اراضی اطراف بهره مند میشوند و در سواحل دریا تشکیل شبه جزیره ها از قبیل شبه جزیرهء کانن(28) و کلا(29) و اسکاندیناوی(30) در شمال و شبه جزیرهء ژوتلند(31) و برتانی(32) و ایبری(33)در مغرب و شبه جزیره های ایتالی و بالکان و کریمه(34) در جنوب داده است. بعلاوه جزایر بسیار از قبیل جزایر نروژ و دانمارک و جزایر فروئه(35) گنگبار برتانی کبیر و جزایر آنگلونرماند(36) در اقیانوس اطلس و جزایر بالئار(37) و کُرس(38) و ساردنی(39) و سیسیل (صقلیه)(40) و گنگبار یونان و جزیرهء کرت (اقریطش) در جنوب از هر طرف آنرا احاطه کرده اند و کلیهً در هر 290 هزارگز مربع یک هزارگز آن سواحل دریاست و این وضع طبیعی و بریدگی سواحل علاوه بر اینکه در تسهیل روابط حمل و نقل کمک میکند به ترقیات اوضاع طبیعی و تمدن ساکنین آن نیز مساعدت تامه کرده و بهمین واسطه است که اروپائیان با سرعت بسیار ترقی کرده اند.
دریاهای عمدهء اروپا: اروپا از سه طرف محدود بدریاست. نامهای دریاها و متفرعات آنها از اینقرار است: 1 - اقیانوس منجمد شمال که دریای کارا و بحر ابیض از متفرعات آن است (سواحل دریا در این نقاط پست و باتلاقی است). 2 - اقیانوس اطلس که متفرعات آن دریای بالتیک (خلیج بتنی(41) و فنلاند(42) و ریگا(43) از متفرعات دریای بالتیک است و تنگه های اسکاژراک(44) و کاتگا(45) و سوند(46) و بلت کبری(47) و بلت صغری(48) آنرا به اقیانوس اطلس متصل میکند). دیگر از متفرعات اقیانوس اطلس دریای شمال است که تخته سنگهای تحت البحری در آن بسیار است متفرعات آن پادکاله(49) (مابین انگلیس و فرانسه) و دریای مانش(50) و دریای ایرلند(51) و خلیج گاسکنی(52) است. شوری آب اقیانوس اطلس از سه الی چهار درجه است. 3 - دریای مدیترانه که از تنگهء جبل الطارق(53) شروع میشود خلیج های لیون(54) و ژن(55) دریای تیرنی(56) و دریای ایونی(57) و دریای آدریاتیک(58) و دریای مجمع الجزایر یا بحر اژه(59) و دریای مرمره که بواسطهء تنگه های داردانل و بسفر(60) به بحر اسود وصل میشود و دریای سیاه که آزو(61) از متفرعات آن است.
دریای خزر که در جنوب شرقی اروپا واقع شده حدود جنوبی آن متعلق به ایران میباشد و شوری آب آن 4 درجه است.
آب و هوا: کلیهً آب و هوای اروپا ملایم و معتدل است و باختلاف مجاورت با دریا و نزدیکی با بادهای غربی و عرض جغرافیائی و شکل کوهها تغییر می یابد و حوالی دریا آب و هوای بحری دارد ولی آب و هوای نواحی شرقی کلیهً خشک و از ملایمت هوا بتدریج از مغرب بمشرق کاسته میشود. آب و هوای سواحل اقیانوس اطلس منظم و مرطوب و ملایم است، در تابستان خنک و در زمستان معتدل میباشد، باران هم در تمام فصول در آنجا میبارد و در فصل زمستان بیشتر است. باد غربی هم پیوسته در سواحل مزبور میوزد و هوای آنجا را ملایم می کند. درجهء حرارت مابین 31 درجه و 5/30 درجه است و تمام اراضی روسیه دویست روز از سال منجمد و یخ سطح آن را پوشانده است. اثر باد غربی هم در حدود غربی احساس میشود و در حدود مرکزی در تابستان بادهای شمالی و در زمستان بادهای شرقی از آسیا میوزد. آب و هوای حدود جنوبی از اروپا یا آب و هوای سواحل مدیترانه نیز بحری و کلیهً گرمست و اغلب در مدت تابستان خشک و سوزان میشود و در زمستان ملایم است و درجهء حرارت متوسط آن شانزده درجه است و در مدت زمستان بعلاوه بادهای موسمی مختلف از حدود سواحل بسمت دریا میوزد و در هر جا اسم مخصوصی دارد (در سواحل دریای آدریاتیک موسوم به برا(62) و در سواحل خلیج لیون فرانسه معروف به میسترال(63) و در حدود افریقا موسوم به سیرُکو(64) است) و در تابستان همهء بادهای دریائی بسمت سواحل میوزد، در این حال در حدود صحرای افریقا بسیار و سخت است. هوای سواحل مدیترانه بواسطهء خشکی آن روشن نیز هست و در نقاط بعیده اشیاء مختلفه بخوبی مشاهده میشود و نور آفتاب روشنائی مخصوص دارد ولی با وجود این باران در سواحل مزبور بسیار است ولی مدت آن کم و سیلابی است و در زمستان هم اغلب میبارد.
رودهای اروپا:
رودهای اروپا تماماً دارای مجرائی منظم و سیری ملایم میباشند و از هر حیث برای کشتی رانی قابل هستند و عموماً رودهای مزبور چندان بسیار و بزرگ نیستند و نمیتوان آنها را با نیل و آمازن برابر دانست. بزرگترین رودهای اروپا در حدود شرقی در جلگهء روسیه جاری است و اول آن وُلگا(65) است که 3395 هزارگز طول دارد و شعب اُکا(66) و کاما(67) در آن داخل می شوند هر یک به مراتب از رودهای غربی اروپا بزرگتر می باشند. دوم رود اروپا در طول، رود دانوب(68) است، پس از آن رودهای دنیپر(69) و دُن(70) و پچرا(71) و دنیستر(72) و رَن(73) و اِلب(74)و ویستول(75) و دُار(76) وتاژ(77) و رُن(78) و سن(79) و پو(80) و تیبر(81) و تایمز(82)اند. مرکز یا بعباره اُخری منشأ عمده ای که رودهای اروپا را موجد است فلات والدائی(83) روسیه و کوه آلپ میباشد. از فلات والدائی رودهای ولگا و دونا(84) و دنیپر و از آلپ، رَن و رُن و پو و شعبهء مهم دانوب «این»(85) تولید میشود. تمام رودهای اروپا بچهار مصب عمده تقسیم میشود: مصب اقیانوس منجمد شمالی، مصب اقیانوس اطلس، مصب مدیترانه و بحر اسود و متفرعات آن، مصب بحر خزر. این تقسیم جنس رودهای اروپا را درست معین نمیکند و وضع طبیعی آنها را ظاهر نمیسازد و بنابراین بهتر آن است که رودهای اروپا را بدسته های معین تقسیم کرده و از وضع اراضی و مجاری هر یک سخن رانیم. از حیث وضع طبیعی نیز رودهای اروپا بچهار دسته تقسیم میشود: رودهای اقیانوس اطلس، رودهای شرقی، رودهای آلپی، رودهای مدیترانه.
1 - رودهای اقیانوس اطلس: رودهای مزبور چون از بارانهای منظمی که درتمام فصول می بارد تولید می شود دارای سیری ملایم است و عموماً در جلگه های سراشیب وسیعی جاری می باشد و مجاری آنها هم پستی و بلندی بسیار که مانععبور و مرور کشتی شود ندارد و چون سرچشمهء آنها از کوههای مرکزی اروپاست و آب آنها هم بواسطهء باران و ذوب یخ و برف حاصل میشود زیاده و کم نمی گردد و رودهای مزبور دارای مصبی عمیق و منظم هستند، دلتا در آنها دیده نمی شود، بعلاوه چون در جریان خود گل و لای همراه ندارد مجری و مصب آنها هیچ وقت پر نشده و بالا نمی آید و عایقی برای ورود و خروج کشتی ها برودخانه ها تولید نمی نماید.
2 - رودهای شرقی: رودهای مزبور که در جلگهء روسیه جاری هستند از فلات مرکزی سرچشمه گرفته و در مدت زمستان منجمد و سیر آنها نیز منظم نیست و در مدت بهار و پائیز نیز طغیان میکند. در تابستان آب آنها بسیار کم میباشد زیرا منبع و سرچشمه ای که منظماً به آنها آب برساند ندارد ولی چون در جلگه های مسطح جاری میباشد برای کشتی رانی صلاحیت تامه دارد و عمدهء ترقیات ملت روس هم از این راه بوده است.
3 - رودهای آلپی: رودهای مزبور چون از ذوب برف بوجود می آیند ابتدا دارای سیری سریع و مجرائی عظیم میباشند و تشکیل آبشارهای بسیار میدهند که بکار حرکت کارخانجات میرود ولی در نزدیک مصب نسبهً منظم تر هستند و طغیان آنها هم در بهار است زیرا در این وقت ذوب برف آلپ آب رودخانه ها را زیاده میکند و تا اواخر تابستان بهمین حال است ولی در زمستان کم آب میشوند. رودهای مزبور در جریان خود گل و لای بسیار همراه آورده در مصب رسوب میکند. (رُن و شعب آن، پو و شعب آن، این(86)و دراو(87) و ساو(88) از ملحقات دانوب).
4 - رودهای مدیترانه که سیلابی و دارای جریان غیرمنظم و تند هستند در موقع بهار و پائیز طغیان کرده و در زمستان کم آب میشوند و کشتی رانی بخوبی در آن نمیشود اغلب گل و لای بسیار همراه خود می آورند و تشکیل دلتاهای وسیعی در نزدیک مصب میدهد.
دریاچه های اروپا: دریاچه های اروپا بسیار میباشند ولی هیچیک بوسعت دریاچه های آمریکا و افریقا نیستند و عموماً از خرابی سطح فوقانی اراضی و یا بواسطهء خاکهای رسوبی یخچالها تولید میشوند. دریاچه هائیکه از خرابی سطح فوقانی اراضی حاصل شده اند دریاچه های اِکس و کمبرلند(89)و دریاچهء پاون(90) در فرانسه و وتر(91) و ونر(92) در سوئد و نروژ و بالاتن(93) در هنگری میباشند. دریاچه های یخچالی، دریاچه های فنلاند و شمال سوئد و لادُگا(94) اُنِگا(95) و ایلمن(96) و پی پوس(97) در روسیه و ماژور(98) و کم(99) و گارد(100) و ژنو(101) و کاترکانتن(102) و زوریخ(103) و غیره است بعلاوه بعضی دریاچه های کوچک نیز در مصب رودها تشکیل یافته مثل دریاچه های کوچک پو(104).
وضع سواحل اروپا: مزایای وضع طبیعی و بریدگیهای بسیار سواحل اروپا که نقاط دوردست آنرا بدریا نزدیک ساخته و وضع مناسب دماغه ها و پیش آمدگیها که بمناسبت موقع در محلی مرتفع و در جائی پست است و همچنین توافق و مناسبت پیش آمدگیها و فرورفتگیها که به بحرپیمائی و دریانوردی اروپائیان مساعدت کرده و موانع و اشکالات مراوده و مرابطه را برطرف ساخته است در ترقی اخلاق و وضع زندگانی اروپائیان بسیار کمک کرده است. سواحل اروپا به 4 قسمت میشود:
1 - سواحل اقیانوس منجمد شمالی که حد شمالی جلگهء بزرگ روسیه است. پست و باتلاقی است و چون مدتی از سال منجمد است چندان مفید نیست و در بعضی نقاط تخته سنگی و در برخی دیگر پست است و بندر آرخانگلسک(105) در حدود جنوبی آن واقع است و مصب رودهای پچرا(106) و دوینا(107) و جزایر کالگواف(108) و وی گاچ(109) و نوول زمبل(110) در حدود سواحل واقع شده است. 2 - سواحل اقیانوس اطلس در شمال در حدود شبه جزیرهء اسکاندیناوی بریدگی زیاد دارد و تشکیل تخته سنگها و جزایر کوچک بسیار داده است که آنها را فیورد(111)میگویند و مجمع الجزایر لفدن(112) در شمال آن است و کلیهً سواحل مزبور تخته سنگی است. سواحل دریای بالتیک عموماً پست است زیرا از همه طرف محدود بجلگه میباشد و جزایر گوتلند(113) و اُلند(114) در حدود سوئد و آلند(115) در حدود فنلاند و اُزِل(116) و داگو(117) در خلیج ریگا(118) واقع شده. خلیج های فنلاند و ریگا در حدود شرقی آن و خلیجهای کوریش هاف(119) و فریش هاف(120) در سواحل جنوبی آن است. اراضی سواحل جنوبی دریای بالتیک در نقاطی که از جنس آهک و گچ بوده خراب شده و نقاطی که از سنگ سماق تشکیل یافته باقیمانده و تشکیل بریدگی بسیار داده است و جزایر سیلند(121) و فیونی(122)و فالستر(123) که متعلق بدانمارک میباشد در مدخل آن واقع شده اند از شبه جزیرهء ژوتلند(124) تا باب پادُکاله(125) سواحل دریای شمال بسیار پست است و طوفان سخت آن نقاط باعث خرابی سواحل شده و آب دریا مقدار کثیری از سواحل را فراگرفته است و عدهء بسیاری از اهالی آن نقاط را تلف کرده و خلیج زوئیدرزه(126) در سواحل هلاند است جنس اراضی سواحل دریای مانش در حدود فرانسه رسوبی و پست است و در شمال برتانی تخته سنگی میشود و جزایر آنگلونُرماند(127) و دماغهء سنِماتیو(128) در آن واقع است. سواحل خلیج گاسکنی هم در شمال شنزار و رسوبی است و مثل خطی مستقیم که در آن تپه های بسیار دیده میشود واقع شده است از این ببعد تا دماغهء فی نیستر(129) وضع سواحل بواسطهء رشتهء کوه کانتابر(130) تخته سنگی میشود و چون جنس احجار آن مختلف است بریدگی هم در آن دیده میشود. سواحل پرتقال عبارت از حدود غربی فلات هیبریک(131) است در بعضی نقاط مرتفع و در نقاط دیگر پست است، مصب رود تاژ(132) و دماغهء رُکا(133) و دماغهء سن ونسان(134)در جنوب آن است. سواحل ایرلاند و برتانی کبیر آنچه در مغرب است تخته سنگی و بریدگی زیاد دارد و جزو عمدهء سواحل شرقی رسوبیست و بریدگی چندان در آن یافت نمیشود. 3 - سواحل مدیترانه در مواقعی که محدود بکوه است تخته سنگی و مرتفع و در نقاطی که محدود بجلگه است رسوبی و پست میباشد. بریدگی سواحل اسپانی کمتر و اراضی آن جلگه است و دماغه های گاتا(135) و پالس(136) و کرئوس(137) در آن است و جزایر بالئار(138) در حدود شرقی آن میباشد. سواحل فرانسه در حدود خلیج لیون(139) رسوبی و پست و در حدود شرقی آن که منتهای جنوبی کوه است مرتفع و تخته سنگی است و جزایر کُرس(140) و ساردنی(141) در مقابل آن واقع شده. سواحل ایطالیا هم مثل سواحل اسپانی اغلب نقاط آن رسوبی است باستثنای خلیج ژن(142)و سواحل جنوبی ایطالیا و سیسیل (صقلیه) تخته سنگی میباشند. مابین سیسیل و شبه جزیرهء کالابر(143) تنگهء مسین(144) است که چندان عمقی ندارد و جزیرهء مالت(145) نیز در جنوب سیسیل واقع شده است. سواحل شرقی دریای آدریاتیک در شمال و جنوب، تخته سنگی و مرتفع و در وسط رسوبی و پست است و بریدگی بسیار دارد. جزایر ایلیری(146) و ایونی(147) در شمال و جنوب آن واقع است. سواحل یونان هم بریدگی بسیار دارد و خلیج کُرنت در مغرب آن واقع شده و شبه جزیرهء مُره(148) را که بشکل برگ توت است بیونان متصل میسازد و بعلاوه جزایر بسیاری هم از اطراف آنرا احاطه کرده و عمدهء آنها جزیرهء اقریطش(149) و گنگبار سیکلاد(150) است و دماغهء ماتاپان(151) نیز در جنوب آن واقع شده است سواحل بحر اسود در حدود بالکان و شبه جزیرهء کریمه و سواحل شرقی تخته سنگی و مابین کریمه و بالکان رسوبیست و مصب رودهای جنوبی روسیه در آن است و تنگهء پِرِکُپ(152) شبه جزیرهء کریمه را بجلگهء روسیه و تنگه کِرچ(153) دریای آزو(154) را به بحر اسود متصل میکند. 4 - سواحل بحر خزر که در شمال پست و باتلاقی و شنزار و از رسوب رودهای وُلگا و اورال تشکیل یافته است.
جغرافیای اقتصادی اروپا
نباتات: نباتات اروپا با وضع آب و هوای آن مناسب است. در نقاط سردسیر شمالی نباتات بسیار کم و در نقاط گرمسیر بیشتر است نباتات مواضع مرطوبی دارای برگهای پهن و سبز و نباتات مواقع کم آب کم برگ و صمغی است و کلیهً از حیث نباتات هم اروپا بر سایر قطعات عالم مزیت دارد زیرا تا هفتاد درجهء عرض شمالی هم جو در آن زراعت میشود و درخت گیلاس نمو میکند نباتات اروپا به چهار منطقه تقسیم میشود: اول منطقهء منجمد شمالی که از شمال سوئد و نروژ و روسیه تا اورال ممتد است. درخت در آن بهیچ وجه یافت نمیشود و بادهای شمالی مقدار جزئی نباتات آنرا که چمن زارهای پست و خزه است خشک و زرد میکند و آن اراضی را توندرا(155) می گویند. دوم منطقهء معتدلهء سرد که به مواقع جنگلی و چمنزار و استپ(156) تقسیم می شود جنگلهای آن قسمت عمده نباتات اروپا را تشکیل می دهد و از حدود جنوب توندرا شروع شده و تقریباً تا 45 درجهء عرض شمالی ختم می شود و دارای درختهای کاج و سرو و چنار و لبلاب و زیتون و بلوط و درخت گردو است. در جنوب جنگلها قسمت چمنزار است که در بعضی نقاط مثل حدود بحر خزر ریگزار و شوره زار و در برخی نقاط مثل خاک سیاه روسیه حاصلخیز و مفید است و در نقاط دیگر چراگاههای طبیعی را تشکیل میدهد. سوم منطقه معتدلهء گرم که شامل نقاط جنوبی اروپا است و دارای نباتات گرمسیر از قبیل مو و مرکبات و زیتون و انجیر و توت می باشند و فلات های مرتفعه آن چمنزار است (فلات اسپانی). چهارم منطقهء کوههای مرتفعه - که دارای نباتات مناطق مختلفه است و از 2700 گز به بالا مجاور منطقهء برف و یخ دائمی لیشن مشاهده می شود.
حیوانات آن: کلیهً حیوانات اروپا بدو منطقه تقسیم میشود: اول منطقهء قطبی که درجهء حرارت متوسط حرارت آن صفر است دارای حیوانات سردسیری از قبیل گوزن و خرس سفید و خرگوش و روباه سفید و موش قطبی و قاقم است. دوم منطقهء تحت قطبی که قسمت شمال آن دارای گوشتخوارهای متوسط و هوام خوار از قبیل گراز و گوزن و غزال و گرگ و روباه و راسو و خرگوش و جوجه تیغی و موش کور و حیوانات بسیار دیگر است و در مواقع مختلفه آن حیوانات بسیار دیگر یافت شود مثل مرال و موش (جلگه ها و ریگزارها) و خرس خاکستری و گربهء وحشی و آهو و عقاب و کرکس (کوهها و فلاتها). دیگر حیوانات جنوبی اروپا که حیوانات آن گرمسیری است از قبیل کفتار و شغال و هوام مثل ملخ و جوجه تیغی و بعضی اقسام خزنده.
معادن اروپا: معادن اروپا بسیار است ولی توانائی برابری با معادن آسیا و امریکا ندارد. معادن عمدهء آن نفط و آهن و زغال سنگ آن چندان فراوان نیست ولی خوب استخراج شده و بهمین جهت است که ذغال اروپا بیشتر از سایر قطعات بمصرف میرود معادن آن در حدود غربی اروپا در کوههای عصر اول است (انگلیس و شمال فرانسه و جنوب بلژیک و شمال آلمان) علاوه بر این بعضی معادن مس و روی و طلا و طلای سفید در حدود اروپای شرقی مشاهده میشود ولی چندان قابل ملاحظه نیست.
جغرافیای سیاسی اروپا
جمعیت: مزایائی که از حیث وضع طبیعی برای اروپا ذکر کردیم باعث کثرت جمعیت آن گردیده است در قدیم چون طوایف مختلفهء آسیا از هر جهت وسائل زندگانی را در اروپا سهل و آسان و فراهم میدیدند بدانجا هجوم می آوردند و در قرون اخیره هم ترقی صنعت و تجارت و پیشرفت امور معیشت و کلیهً درجهء عالی تمدن آن ازدیاد جمعیت اروپا را سبب شده است جمعیت اروپا قریب 500 میلیون تن است و اگرچه از حیث جمعیت در درجهء دوم واقع است و آسیا با وسعت بسیار دارای هشتصد میلیون است ولی نسبت بسایر قطعات عالم جمعیت آن بسیار زیاده تر است. جمعیت اروپا در هر هزار گز مربع پنجاه تن است در صورتی که در آسیا نوزده تن است ولی جمعیت اروپا بطور تساوی و تناسب در نقاط مختلفهء آن تقسیم نشده و کلیهً حدود غربی و مراکز صنعتی آن از حدود شرقی و مراکز زراعتی و نقاط کوهستانی بیشتر جمعیت دارد و بطوری زندگانی در نقاط صنعتی مخصوصاً در گلاسکو بسختی میگذرد که اهالی مجبورند قوت لایموت خود را از خارج تهیه کنند.
نژادهای عمدهء اروپا: نژاد اهالی اروپا مختلف و مخلوط است و در ازمنهء ماقبل تاریخ نژادهای هند و اروپائی یا آریائی از آسیا و قفقاز به آنجا مهاجرت کرده بوضع بربریت در غارها و روی دریاچه ها و بالاخره در بناهائی که از سنگ تهیه میکردند با آلات سنگی و فلزی زندگانی میگذرانیدند و بعدها طوایفی به اسم سِلت(157) از آسیا به اروپا مهاجرت کرده و طوایف قدیم را مغلوب ساخته خود بجای آنان در آنجا اقامت کردند و همین قسم گلواها(158) و ژرمن ها(159) و اسلاوها(160)و فینواها(161) و بعدها هون ها(162) و مغولها و ترکها بشکل طوایف فاتح و جنگجو به اروپا هجوم آورده و طوایف سابق را بزوایا و نقاط دورافتادهء اروپا راندند و هر طایفه که نمی توانست سابقین خود را مغلوب سازد در حدود شرقی اروپا متفرق میگردید مانند اسلاوها و ترکها. کلیهً اهالی اروپا بدو نژاد عمده تقسیم میشوند: اول - نژاد سفید یا هند و اروپائی که آن هم بسفید پوست و گندم گون تقسیم میشود. نژاد آریائی سیاه چهره در جنوب و مرکز اروپا سکنی دارند اسپانی و پرتقال و بالئار(163) و کُرس(164) و ساردنی(165) و ایطالی و سیسیل در جنوب شط رُن(166) و سویس و مشرق و مرکز فرانسه. قد آنها پست (یک گز و 62 صدم گز) و دارای سری طویل و موهای سیاه و پوستی گندمگون یا مایل بسیاهی هستند. نژاد سفید پوست در مشرق و شمال اروپا سکنی دارند مرکز و شمال روسیه دارای سری مدور و قامتی متوسط و چهرهء پهن و چشمهای خاکستری یا آبی میباشند ولی در شمال (سوئد و نروژ و شمال انگلیس و هلاند) دارای قامتی طویل (یک گز و 73 صدم گز) و موهائی زرد یا خرمایی رنگ و سری طویل و چشمهای آبی و پوستی سفید هستند. عده ای از نژاد سامی که یهود هستند جزو نژاد سفید محسوب میشوند، ولی پوست بدن آنها قدری تیره است. طوایف مزبور در تمام ممالک اروپا مخصوصاً در رومانی و جنوب غربی روسیه پراکنده اند. دوم نژاد زرد که در حدود شمالی و شرقی و جنوب شرقی سکنی دارند و عبارت از لاپنها(167) و سامویدها(168) و فینواهای شمال شرقی و مجارها و بلغارها و ترکهای عثمانی و تاتارهای حوالی وُلگا(169) که موسوم به کالموک(170) میباشند.
زبانهای عمدهء اروپا: زبانهای عمدهء متداولهء در اروپا دو زبان است، یکی زبان هندواروپائی که زبان عدهء کثیری از ساکنین اروپاست، دیگر زبان اورال - آلتائی(171). زبان هند و اروپائی بسه رشته عمده منشعب میشود: اول - زبان رومانی که چنانکه از نام آن استنباط میشود زبانی است که رومیان قدیم تکلم میکردند و مخلوط بزبان یونانی و لاتینی است(172). و در این زبان رشته های بسیار دیده میشود که عمدهء آنها در اروپای غربی تکلم میشود و عبارتست از پرتقالی و اسپانیولی و فرانسوی و ایطالیائی و رومانی و یونانی و آلبانی (دو زبان اخیر مخصوصاً مشتق از زبان یونانی قدیم است) و عدهء تکلم کنندگان زبان مزبور 110000000 است. دوم زبان ژرمنی که اصل و ریشهء بعضی زبانهای دیگر است و از آنهم زبانهای مختلف مشتق گردیده است مثل زبان آلمانی (در آلمان و اطریش و قسمتی از هنگری ترانسیلوانی(173) و لهستان(174) تکلم میشود) که بدو جزء منقسم میشود: یکی زبان آلمانی علیا که زبان ادبی و معمول نویسندگان است و در جنوب تکلم میشود دیگر زبان آلمانی سفلی که در جلگه های شمالی تکلم میشود و زبان انگلیسی و هلندی و فلاماند(175) از آن مشتق میباشند. زبان انگلیسی ابتدا در قرن ششم از آلمان شمالی بانگلیس نقل شده و با زبان فرانسه مخلوط گردیده، زبان کنونی انگلیس را تشکیل داده است و زبان انگلیسی امروز در جنوب افریقا و شمال آمریکا و استرالیا و اغلب جزایر معمول است و عدهء متکلمین آن 150000000 است دیگر از مشتقات زبان آلمانی سفلی زبان اسکاندیناویست که در سوئد و نروژ و دانمارک تکلم میشود متکلمین زبان ژرمن و مشتقات آن در اروپا 130000000 است. سوم زبان اسلاو که آنهم مشتقات زیاد دارد و عمدهء آن زبان روسی است، دیگر زبان چک(176) که در بوهم معمول است و زبان لهستانی در لهستان(177) و زبان صرب کرآت(178) در جنوب بالکان و زبان بلغاری در بلغارستان و متکلمین آن 110000000 است. دیگر از زبانهای هند و اروپائی زبان سلت است که در برتانی فرانسه و ایالت گال(179) و ایرلاند(180) انگلیس تکلم میشود و زبان لیتوانی(181) و لت(182) که در حدود شرقی بحر بالتیک معمول است. زبان اورال و آلتائی زبان زرد پوستهای اروپاست و متکلمین آن ترکان و مجارهای هنگری و فنلاندیها و لهستانیها و لاپُن ها و ساموئدیها و تاتارهای شرقی روسیه و غیره است.
مذاهب عمدهء اروپا: مذاهب عمدهء اروپا بت پرستی و مذهب یهود و اسلام و عیسویت است. لاپُن ها و سامویدهای شمالی بت پرست هستند. پیروان مذهب یهود که همان بنی اسرائیلی ها باشند بعدهء شش میلیون 6000000 در تمام اروپا متفرقند. پیروان مذهب اسلام 5000000 در بالکان و حدود اورال میباشند. بقیهء ساکنین اروپا عیسوی مذهبند و مذهب عیسوی هم به کاتولیک که پاپ را رئیس مذهب میدانند و پرتستان تقسیم میشود: پرتقال و اسپانی و ایرلاند و فرانسه و ایطالی و اطریش و لهستان کاتولیکند و عدهء آنها 100000000 است. مذهب پرتستان هم بشعب زیاد از قبیل کالونی(183) و لوتری(184) و غیره تقسیم میشود و پیروان آن در انگلیس و اسکاندیناوی و هلند و آلمان شمالی و سویس و هنگری میباشند. عدهء آنان 11000000 است. مذهب ارتدکس در روسیه و بالکان معمول است و عدهء آن 115000000 است.
ممالک اروپا: اروپای پس از جنگ جهانگیر دوم (1939 - 1945 م.) شامل ممالک ذیل است: آلبانی، آلمان شرقی، آلمان غربی، اتریش، اسپانیا، انگلستان، ایتالیا، ایرلاند، بلژیک، بلغارستان، ترکیه (اروپا)، چکوسلواکی، دانمارک، روسیه (اروپا) (که در جنگ اخیر قسمتی از مشرق لهستان و ممالک مجاور دریای بالتیک بدان ضمیمه شده)، رومانی، سوئد، سویس، فنلاند، لهستان، نروژ هلند، یوگوسلاوی، یونان، و چند ناحیت کوچک مستقل.
(1) - Europe.
(2) - Azov.
(3) - Candie.
(4) - Crete.
(5) - Roca.
(6) - Caledonienne.
(7) - Hercynienne.
(8) - Vosges.
(9) - Harz.
(10) - Foret noire.
(11) - Massif central.
(12) - Sierra Morena.
(13) - Pyrenees.
(14) - Nethou.
(15) - Alpes.
(16) - Mont blanc.
(17) - Mont - Cenis.
(18) - Simplon.
(19) - Saint - Gotard.
(20) - Saint - Bernard.
(21) - Apennins.
(22) - Karpathes.
(23) - Boheme.
(24) - Po.
(25) - Vesuve.
(26) - Stromboli.
(27) - Lipari.
(28) - Kanin.
(29) - Kola.
(30) - Scandinavie.
(31) - Jutland.
(32) - Bretagne.
(33) - Iberie.
(34) - Crimee.
(35) - Feroe.
(36) - Anglos - Normands.
(37) - Baleares.
(38) - Corse.
(39) - Sardaigne.
(40) - Sicile.
(41) - Botnie.
(42) - Finlande.
(43) - Riga.
(44) - Sakger - Rach.
(45) - Cattegat.
(46) - Sund.
(47) - Grand Belt.
(48) - Petit Belt.
(49) - Pas de Calais.
(50) - Manche.
(51) - Irlande.
(52) - Gascogne.
(53) - Gibraltar.
(54) - Lion.
(55) - Genes.
(56) - Tyrrhenienne.
(57) - Ionienne.
(58) - Adriatique.
(59) - Egee.
(60) - Bosphore.
(61) - Azov.
(62) - Bra.
(63) - Mistral.
(64) - Sirocco.
(65) - Volga.
(66) - Oka.
(67) - Kama.
(68) - Danube.
(69) - Dnieper.
(70) - Don.
(71) - Petchora.
(72) - Dniester.
(73) - Rhin.
(74) - Elbe.
(75) - Vistule.
(76) - Doire. Doria.
(77) - Tage. Tajo.
(78) - Rhone.
(79) - Seine.
(80) - Po.
(81) - Tibre.
(82) - Tamaise. Thames.
(83) - Valdai.
(84) - Duna.
(85) - Inn.
(86) - Inn.
(87) - Drave.
(88) - Save.
(89) - Cumberland.
(90) - Pavin.
(91) - Vetter.
(92) - Vener.
(93) - Balaton.
(94) - Ladoga.
(95) - Onega.
(96) - Ilmen.
(97) - Peipous.
(98) - Majeur.
(99) - Come.
(100) - Garde.
(101) - Geneve.
(102) - Quatre - Canton.
(103) - Zurich.
(104) - Po.
(105) - Arkhangelsk.
(106) - Petchora.
(107) - Dvina.
(108) - Kalgouev. Kolgouef.
(109) - Vaigatch.
(110) - Nouvelle Zemble.
(111) - Fjords.
(112) - Lofoden.
(113) - Gotland.
(114) - Oland.
(115) - Aland.
(116) - Oesel.
(117) - Dago.
(118) - Riga.
(119) - Kurisches Haff.
(120) - Frisches Haff.
(121) - Seeland.
(122) - Fionie.
(123) - Falster.
(124) - Jutland.
(125) - Pas de Calais.
(126) - Zuiderzee.
(127) - Anglo - Normand.
(128) - St. Mathieu.
(129) - Finisterre.
(130) - Cantabres.
(131) - Hiberique.
(132) - Tage.
(133) - Roca.
(134) - St. Vincent.
(135) - Gata.
(136) - Palos.
(137) - Creus.
(138) - Baleares.
(139) - Lion.
(140) - Corse.
(141) - Sardaigne.
(142) - Genes.
(143) - Calabre.
(144) - Messine.
(145) - Malte.
(146) - Illyrie.
(147) - Ionies.
(148) - Moree.
(149) - Crete.
(150) - Cyclades.
(151) - Matapan.
(152) - Perecop.
(153) - Kertch.
(154) - Azov.
(155) - Toundras.
(156) - Steppe.
(157) - Celtes.
(158) - Gaulois.
(159) - Germains.
(160) - Slaves.
(161) - Finois.
(162) - Huns.
(163) - Baleares.
(164) - Corse.
(165) - Sardaigne.
(166) - Rhone.
(167) - Lapons.
(168) - Samoyedes.
(169) - Volga.
(170) - Kalmouks.
(171) - Ouralo - Altai.
(172) - Greco - Latin.
(173) - Transilvanie.
(174) - Pologne.
(175) - Flamand.
(176) - Tcheque.
(177) - Pologne.
(178) - Serbo - Croate.
(179) - Galles.
(180) - Irlande.
(181) - Lithuanie.
(182) - Lette.
(183) - Calviniste.
(184) - Lutherien.