گیاه

معنی گیاه
(اِ) گیا. گیاغ. (از برهان)(1) (انجمن آرای ناصری). حشیش و نبات. (فرهنگ شعوری ج2 ص314). رستنی کوچک از علف و بوته در مقابل درخت. (فرهنگ نظام). علف سبز و سبزه و نبات و علف خشک. (ناظم الاطباء). رُستنی. روییدنی. نامی. نامیه :
سپاهی بیامد به درگاه شاه
که چندان نبد بر زمین بر گیاه.فردوسی.
چو کاسموی گیاهان او برهنه ز برگ
چو شاخ رنگ درختان او تهی از بار.فرخی.
آب حیوان از دو چشمش بدوید و بچکید
تا برست از دل و از دیدهء معشوق گیاه.
منوچهری.
باد سخت گیاه ضعیف را بیفکند. (کلیله و دمنه).
بر خود آن را که پادشاهی نیست
بر گیاهیش پادشا مشمار.سنایی.
دید امروز که در جنب تو هستند همه
رنگ حلوای سر کوی و گیاه لب بام.انوری.
مرثیت های او مگر دل خاک
بر زبان گیاه میگوید.خاقانی.
فتنه شدن بر گیاه خشک نه مردی است
خاصه به وقتی که تازه گل به برآید.خاقانی.
پشّه آمد از حدیقه وز گیاه
وز سلیمان نبی شد(2) دادخواه.مولوی.
تا بریزد بر گیاه رسته ای
تا بشوید روی هر ناشسته ای.مولوی.
سَرَب یا سَرِب؛ گیاه. سَدیر؛ گیاه. تَنقُل؛ گیاه خشک. دِمدِم؛ گیاه خشک. دِندِم؛ گیاه کهنهء سیاه. ضَعَه. گیاه شور. عُشب. گیاه تر. عَم؛ حشیش [ گیاه خشک ] . عَیشومَه؛ گیاه خشک. غَفر؛ گیاه ریزه. وَدیس؛ گیاه خشک. وَراق؛ گیاه. هَشیم؛ هر گیاه خشک. یَعموم؛ گیاه دراز. (منتهی الارب).
- مهرگیاه.؛ رجوع به ذیل همین ترکیب شود.
(1) - گیاه. گیا. گیاغ، پهلوی gayah، کردی ghiiah، ghiia، یرنی gija، نطنزی، gija، سمنانی gia، سنگسری و سرخه ای و شهمیرزادی gia. (حاشیهء برهان قاطع چ معین).
(2) - ن ل: گشت پشّه.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.