گورگیر
(نف مرکب) آنکه صید گور کند. (آنندراج) :
چو با گورگیران ندارند زور
به پای خود آیند گوران به گور.
نظامی (از آنندراج).
گوری الحق دونده بود و جوان
گورگیر از پسش چو شیر دوان.
نظامی (هفت پیکر ص73).
چو با گورگیران ندارند زور
به پای خود آیند گوران به گور.
نظامی (از آنندراج).
گوری الحق دونده بود و جوان
گورگیر از پسش چو شیر دوان.
نظامی (هفت پیکر ص73).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.