گر
[گَ] (اِ) این کلمه اوستایی و بمعنی کوه است و در یسنا 1 فقرهء 14 و یسنا 2 فقرهء 14 و یسنا 3 فقرهء 16 و غیره آمده. در دو سیروزهء کوچک و بزرگ در فقرهء 28 زمین ایزد نیک کنش و کوه اوشیدرن و همهء کوههای رفاهیت راستی بخشنده و فر کیانی مزدا آفریده یکجا ذکر شده است. در این هشت فقره کلمهء گری(1) (= گئیری در اوستا) از برای کوه استعمال شده که در پهلوی گر گویند... کیومرث را نیز در فارسی گرشاه یعنی پادشاه کوه نامند. (یشتها پورداود ج2 ص308).
(1) - gari.
(1) - gari.