کینه کش

معنی کینه کش
[نَ / نِ کَ / کِ] (نف مرکب)تلافی کنندهء بدی. (برهان). تلافی کنندهء بدی و منتقم. (ناظم الاطباء). انتقامجو. کین کش :
وز آن پس به پیشت پرستاروش
روم تا به پیش شه کینه کش.فردوسی.
به نزد بزرگان سالارفش
دلیران اسب افکن کینه کش.فردوسی.
بدو گفت کین شاه خورشیدفش
که ایدر بیامد چنین کینه کش...فردوسی.
به پذرفتن چیز و گفتار خوش
مباش ایمن از دشمن کینه کش.فردوسی.
ز بدخواه و از مردم کینه کش
توان دوست کردن به گفتار خوش.اسدی.
خستهء آسمان کینه کش است
بستهء روزگار غدار است.مسعودسعد.
گفت شنیدم که سخن رانده ای
کینه کش و خیره کشم خوانده ای .نظامی.
پادشاهان که کینه کش باشند
خون کنند آن زمان که خوش باشند.نظامی.
گر بزد مر اسب را آن کینه کش
آن نزد بر اسب زد بر سکسکش.
مولوی (مثنوی چ رمضانی ص 201).
صدهزاران طفل کشت آن کینه کش
وآنکه او می جست اندر خانه اش.مولوی.
و رجوع به کین کش شود. || جنگجو. جنگاور. مبارز. دلیر :
تو برخیز اکنون از این خواب خوش
برآویز با رستم کینه کش.فردوسی.
به مهمان چنین گفت کای شاه فش
بلنداختر و یکدل و کینه کش.فردوسی.
چو او کینه کش باشد و رهنمای
سواران گیتی ندارند پای.فردوسی.
چون به صف آید کمان خویش دهد خم
از دل شیران کینه کش بچکد خون.فرخی.
چنان تا از آن لشکر کینه کش
بیفکند بر جای هفتادوشش.اسدی.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.