کید

معنی کید
[کَ / کِ] (اِ) چیزی را گویند که بدان طلا و نقره و امثال آن را به هم وصل کنند، و آن را به عربی لحیم خوانند. (برهان). لحیم و آنچه بدان طلا و نقره را پیوند کنند. (ناظم الاطباء). به معنی لحیم طلا و نقره به بای موحده است.(1) (فرهنگ رشیدی).
از آنکه(2) مدح تو گویم درست گویم و راست
مرا به کار نیاید سریشم و کیدا(3).
دقیقی (از لغت فرس اسدی).
|| (اِخ) نام ستاره ای منحوس که به هندی کیت نامند. (غیاث). در علم احکام نجوم، نجم نحسی در آسمان که دیده نشود و برای او حساب معلومی است که بدان حساب، جای او را استخراج کنند. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
خانهء طالع عمرم ششم و هشتم کید
چون ندیدید که جاماسب دهائید همه.
خاقانی.
- کید قاطع؛ نام کوکبی منحوس دم دار، و آن قاطع اعمار است. ظاهراً مفرس کیت است که به یای مجهول در هند نام ستاره ای منحوس است. (غیاث) (آنندراج). نام یکی از ذوات الاذناب است که احکامیان آن را سخت شوم نهند. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
یا نحوس کید قاطع را ز جهل
بر سعود شعریان خواهم فشاند.
خاقانی (از یادداشت ایضاً).
کید قاطع مگو که واصل ماست
کید چون گردد آفتاب منیر.خاقانی.
(1) - این کلمه بدین معانی در فرهنگها به صورت های کبد، کبدا و کید آمده است. رجوع به کبد و کبدا شود.
(2) - ن ل: ور آنکه.
(3) - ن ل: کبدا. و در یادداشتی از لغت نامه پس از نقل این بیت از دقیقی آمده است: بی شک «کید» و Soude از یک ریشه است و اینکه فرهنگهای فرانسه Souder را، از Solidareلاتین می گیرند در اشتباهند. و نیز فرهنگ نویسان ما که «کبد» می نویسند به خطا می روند. نسخهء خطی فرهنگ اسدی که از چند نسخهء دیگر تصحیح شده و متعلق به مرحوم شاهزاده محمدباقرمیرزا خسروی بوده است «کید» ضبط می کند و فرهنگهای دیگر نیز مانند برهان «کبد» و «کبدا» و «کید» هر سه را ضبط کرده اند و البته معلوم است که «ا» در آخر کیدا اطلاق است نه جزء کلمه - انتهی. و ظاهراً با توجه به رجحان ضبط کید بر کبد بوده است که مرحوم دهخدا بر همین یادداشت افزوده اند: و اگر کبد با دال بخوانیم و نمیدانم قافیه های دیگر این قصیدهء دقیقی چه بوده است، چه «کبد» را به سکون «با» ضبط کرده اند و بر وزن او، ولو برای قطعه هم باشد قافیه ای به نظر نمی آید و کبدا هم نیست برای اینکه صاحب فرهنگ اسدی کلمه را در ردیف دال شاهد آورده نه در ردیف الف، چه نظر او در کتاب به آخر کلمات است - انتهی. در یادداشتی دیگر مرحوم دهخدا آرند: شرحی نوشته ام که کیدا غلط است ولی عبارت ذیل نمیدانم چیست! «کرف» قیر باشد و گروهی گویند سیم و مس سوخته باشد که به سودا کنند. (فرهنگ اسدی). به گمانم این کلمه «سودا» باشد صورتی دیگر از کیدا و شبیه است باز به Souderفرانسه - انتهی. و باز در یادداشتی دیگر آرند: کید، لحام و در آلمانی به تداول عامیانه Kittگویند که باز شبیه به کید فارسی است - انتهی. توضیح اینکه Kitt در آلمانی به معنی بتونه و زامسقه است که در نصب شیشه های در و پنجره به کار برند و نیز پلاستیک و جز اینها که در لوله کشی و به هم پیوستن لوله ها به کار می برند، بدیهی است توسعاً می توان این کلمه را همریشهء کید فارسی دانست.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.