کنون
[کَ] (اِ) کندو باشد و آن ظرفی است بزرگ از گل ساخته که غله در آن کنند. (برهان) (آنندراج). کندو. (فرهنگ رشیدی). تبدیل کنور به معنی کندوست(1). (انجمن آرا) (آنندراج). کندو و خنور گلی که در آن غله ریزند. (ناظم الاطباء) :
نیست ما را مشت گندم در کنون
باز دیناری به کیسه اندرون.
علی فرقدی (از فرهنگ رشیدی).
(1) - ذیل کنور.
نیست ما را مشت گندم در کنون
باز دیناری به کیسه اندرون.
علی فرقدی (از فرهنگ رشیدی).
(1) - ذیل کنور.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.