ارزن

معنی ارزن
[اَ زَ] (ع اِ) معرب ارژن. چوبی که از وی عصا سازند. (غیاث). درختی است سخت چوب که از وی عصا سازند. (منتهی الارب). نوعی از بادام کوهی که ثمر آن بسیار تلخ باشد و آنرا در دواها بکار برند و چوب آنرا عصا کنند و پوست آنرا بر کمان پیچند. (مؤید الفضلاء). ارزه. ارجن. و رجوع به ارژن شود. || نام غله ای که بهندی آنرا چینا گویند. (غیاث). طِهف. دُخن. دخنه(1). (مؤیدالفضلا). ذرّت(2). (منتهی الارب) (نصاب) (محمودبن عمر ربنجنی). طارو. دارو. نباتی است که در نواحی سردسیر که گندم عمل نمی آید یعنی در قسمتهای کوهستانی برای مصرف اهالی یا دانهء مرغ کاشته شود و آن پست و کم ارز است. گال. بعضی آنرا گاورس و جاورس و برخی قسمی از گاورس دانسته اند ولی سوای آنست. میدانی گوید: الحماطه و الخبثا؛ کاه گاورس. الدّقع؛ کاه ارزن. در السامی فی الاسامی آمده: طَهف؛ نان ارزنین. لعیعه؛ نان گاورسین. اخرفت الذره؛ بسیار دراز شد گیاه ارزن. دخن؛ ارزن که بهندی کنکنی یا چیناست. (منتهی الارب). و طعامشان [ طعام مردم کرمان ] ارزنست. (حدود العالم). و ایشان [ صقلابیان ] را کشت نیست مگر ارزن. (حدود العالم).
تو نان جو و ارزن و پوستین
فراوان بجستی ز هر کس بچین.فردوسی.
همان ارزن و پِسْت از ناردان
بیارد یکی موبدی کاردان.
فردوسی.
شبانش همی گوشت جوشد بشیر
خود او نان ارزن خورد با پنیر.فردوسی.
زرّ دنیا به پیش بخشش تو
نگراید به دانهء ارزن.فرخی.
اگر زین سو بدان سو بنگرد مرد
بدان سو در زمین بشمارد ارزن.منوچهری.
وز بخل نیوفتد بصد حیلت
از مشت پرارزنش یکی ارزن.ناصرخسرو.
عالم و افلاک نیرزد همی
بی سخن او به یکی ارزنم.ناصرخسرو.
صحبت این زن بدگوهر و بدخو را
گر بورزی تو نیرزی به یکی ارزن.
ناصرخسرو.
و اگر گاورس پوست کنده و ارزن پوست کنده و از کرنج شسته نیم کوفته آشامه سازند همچنان که از خندروس سود دارد. (ذخیرهء خوارزمشاهی).
نه ارزن دارم از بهر لعیّه [ یعنی لعیعه ].سوزنی.
کبوترخانهء روحانیان راست
نقطهای سر کلک من ارزن.خاقانی.
پرارزن است دستم و با بسطتی چنین
از دست درنیفتد یک دانه ارزنم.
کمال اسماعیل.
فرق باشد در معانی گرچه در پیش نظر
آفتاب و قرص ارزن راست شکل مستدیر.
سیف اسفرنگ.
درگذر زین عالم گندم نمای جوفروش
کز جفای او دل احرار ارزن ارزنست.
شهاب الدین سمرقندی.
- امثال: ارزن پهن کرده ام. رجوع به امثال و حکم شود.
ارزن نما و ریگ پیما.
ارزنی از خرمنی.
اگر از سرش یک من ارزن بریزند دانه ای به زمین نیاید.
مرغ گرسنه ارزن در خواب بیند.
Milium (Millet). . (لاطینی)
(1) - Panicum Miliaceum
(2) - Sorgho.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.