کلیله
[کَ لَ / لِ] (اِخ) نام شغالی که قصهء او در کتاب کلیله و دمنه مشهور است. (آنندراج) (از ناظم الاطباء). || کلیله و دمنه. و کلیله و دمنه از جمله کتبی است که از سانسکریت به پهلوی و از پهلوی به وسیلهء عبدالله بن المقفع به تازی و از تازی نخستین بار به فرمان نصربن احمد به نثر دری و سپس از روی همان ترجمه بوسیلهء رودکی به شعر پارسی درآمد و آنگاه در اوایل قرن ششم یک بار دیگر با نثر منشیانهء بلیغ ترجمهء دیگری از آن ترتیب یافت که کلیله و دمنهء بهرام شاهی است و بدست ابوالمعالی نصراللهبن محمد بن عبدالحمید منشی صورت گرفته است. (از تاریخ ادبیات ایران تألیف صفاج 2 ص948).