کله

معنی کله
[کِلْ لَ / لِ] (ع اِ) مأخوذ از کله عربی. خیمه ای که از پارچهء تنک و رقیق مثال کتان و امثال آن به جهت دفع و منع مگس و پشه بسازند. و به پشه خانه معروف است. (آنندراج). خیمه ای از پارچهء تنک و لطیف که همچون خانه دوزند. پشه بند. پشه خانه. (فرهنگ فارسی معین). || به عربی پردهء تنک. (آنندراج). در عربی به معنی پرده باشد. (برهان). پرده. (ناظم الاطباء). || سقف خانه و هر چیز که به منزلهء سقف باشد. (برهان) (ناظم الاطباء). || هر پرده ای که همچون خانه دوزند. (رشیدی). پرده ای را نیز گویند که همچو خانه دوخته باشند و عروس را در میان آن آرایش کنند. (برهان) (ناظم الاطباء). حجلهء عروس. (فرهنگ فارسی معین). سرشکوان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
همه باغ کله است اندرکشیده
به هر کله ای پرنیانی معصفر.فرخی.
برابر سربت کله ای فرو هشتند
نگارکار به یاقوت و بافته به درر.فرخی.
تا گل در کله چون عروس نهان شد
ابر مشاطه شده ست و باد دلاله.
ناصرخسرو.
درخت ترنج از بر و برگ رنگین
حکایت کند کلهء قیصری را.ناصرخسرو.
به در و گوهر آراسته پدید آید
چو نوعروسی در کله از میان حجاب.
مسعودسعد.
زیور آسمان چو بگشایند
کله های هوا بیارایند.مسعودسعد.
گردبرگرد خرگاه طواف کردن و با سرپوشیدگان درگاه در کله مصاف دادن کار لنگان و لوکان و بی فرهنگان است. (مقامات حمیدی).
نثار باغ را گردون به دامن در همی پیچد
گل اندر کلهء زُمْرُد ز حجله رخ همی پوشد.
خاقانی.
- کلهء خضرا؛ کنایه از آسمان. (برهان) (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین). آسمان. (ناظم الاطباء). کلهء کبود. و رجوع به همین مدخل شود.
- کلهء دخانی؛ بمعنی کلهء خضراست که آسمان باشد. (برهان). کنایه از آسمان. (فرهنگ فارسی معین). آسمان. (ناظم الاطباء).
- || ابر سیاه. (برهان) (ناظم الاطباء). کنایه از ابر سیاه. (فرهنگ فارسی معین).
- || شب تاریک را هم می گویند. (برهان) (ناظم الاطباء). کنایه از شب تاریک است. (فرهنگ فارسی معین).
- کلهء زده؛ تخت و اورنگ با متکا و سایبان را گویند. (برهان) (آنندراج). کنایه از اورنگ با متکا و سایبان. (فرهنگ فارسی معین).
- کلهء ظلمانی؛ پشه بند تاریک و تیره. (فرهنگ فارسی معین).
- || کنایه از آسمان در شب تار. (فرهنگ فارسی معین) : چون صبح جهان افروز مشاطه وار کلهء ظلمانی را از پیش برداشت و جمال روز روشن را بر اهل عالم جلوه کرد. (کلیله و دمنه چ مینوی ص78).
- کلهء غبرا؛ کنایه از کرهء زمین. کرهء خاکی. (فرهنگ فارسی معین) :
که برافراخت قبهء خضرا؟
که در او ساخت کلهء غبرا؟
(از راحه الصدور ص5).
- کلهء کبود؛ کنایه از آسمان است. کلهء خضرا :
شعاع خورشید از کلهء کبود بتافت
چو نور روی نگار من انتشار گرفت.
مسعودسعد.
و رجوع به ترکیب کلهء خضرا شود.
- کلهء نیلوفری؛ کنایه از آسمان است. (برهان) (فرهنگ فارسی معین). آسمان. (ناظم الاطباء).
|| اطاقکی چوبین که آن را تزئین کنند و در ایام جشن یا سوگواری (مانند عاشورا) بکار برند. (فرهنگ فارسی معین).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.