کله
[کِلْ لَ] (ع اِ) پشه خان. ج، کِلَل. (منتهی الارب). پردهء نازک و رقیق که چون خانه دوزند تا خود را از پشه نگاه دارند و عامه بدان ناموسیه گویند. (از اقرب الموارد). و رجوع به کِلَّه شود. || پردهء تنک و نازک. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به کِلَّه شود. || طرهء پشم سرخ که بر هودج گذارند جهت آرایش. (منتهی الارب). پشمی است سرخ در سر هودج. ج، کِلَل، کِلاّت. (از اقرب الموارد). || حالت. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).