کلک

معنی کلک
[کَ](1) (اِ) بغل(2). (فرهنگ رشیدی) (از آنندراج). بغل. آغوش. (فرهنگ فارسی معین) :
کسی را که درد آیدش دست و کلک
علاجش کنندی به تدهین و دلک.
(از آنندراج).
(1) - در برهان بدین معنی با ضم کاف [ کُ ] نیز ضبط شده.
(2) - مرحوم دهخدا در یکی از یادداشتهای خود آرند: صاحب منتهی الارب گوید: «مأبض، باطن زانوی مردم و باطن آرنج شتر». و صاحب ملخص اللغات گوید: «گودال زیر زانو و زیر کلک» (آیا کلک آرنج است؟) - (انتهی). بنظر می رسد کلک در عبارت صاحب ملخص اللغات، با بغل و آغوش بی ارتباط نیست.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.