کلاله

معنی کلاله
[کَ لَ] (ع مص) بی فرزند و بی پدر گردیدن. (منتهی الارب). بی پدر و بی مادر و فرزند شدن. (تاج المصادر بیهقی). بی پدر شدن و بی فرزند شدن (دهار). کلال. رجوع به این کلمه شود. || کند شدن بینائی و شمشیر و زبان و جز آن. (منتهی الارب). کند شدن زبان و شمشیر و باد و چشم. (تاج المصادر بیهقی). کند گردیدن بینائی. (آنندراج). کلال. رجوع به این کلمه شود. || مانده شدن مردم و شتر. (تاج المصادر بیهقی). مانده شدن. (منتهی الارب) (آنندراج). و رجوع به کلال شود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.