کلا
[کَ لَءْ] (ع مص) بسیار گیاه گردیدن زمین. || چریدن ماده شتر گیاه را: کلئت الناقه کلا بالفتح؛ چرید ناقه گیاه را. || (ع اِ) گیاه خواه تر باشد یا خشک. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). عشب. و در مثل است: «من مشی علی الکلا قذفناه فی الماء»؛ ای من وقف التهمه لمناه. (از اقرب الموارد).