کشمکش
[کَ / کِ مَ / مِ کَ / کِ] (اِ مرکب)کشاکش. (ناظم الاطباء). تعارض. جدال. (یادداشت مؤلف). گیرودار :
مجنون کمر موافقت بست
از کشمکش مخالفت رست.نظامی.
من زین دو علاقهء قوی دست
در کشمکش اوفتاده پیوست.نظامی.
نگر تا بطوفان ز دریای آب
درین کشمکش چون نمایم شتاب.نظامی.
کشمکش هرچه درو زندگیست
پیش خداوندی او بندگیست.نظامی.
در حرم دین بحمایت گریز
تا رهی از کشمکش رستخیز.نظامی.
طایفهء نخجیر در وادی خوش
بودشان باشیر دائم کشمکش.مولوی.
|| کشیدن چیزی و واگذاشتن و دوباره کشیدن و واگذاشتن. || فرمایش های متوالی و پی درپی. امر و نهی. || غم و الم. اندوه بسیار سخت. || خوشی و شادمانی و ناخوشی. (ناظم الاطباء).
مجنون کمر موافقت بست
از کشمکش مخالفت رست.نظامی.
من زین دو علاقهء قوی دست
در کشمکش اوفتاده پیوست.نظامی.
نگر تا بطوفان ز دریای آب
درین کشمکش چون نمایم شتاب.نظامی.
کشمکش هرچه درو زندگیست
پیش خداوندی او بندگیست.نظامی.
در حرم دین بحمایت گریز
تا رهی از کشمکش رستخیز.نظامی.
طایفهء نخجیر در وادی خوش
بودشان باشیر دائم کشمکش.مولوی.
|| کشیدن چیزی و واگذاشتن و دوباره کشیدن و واگذاشتن. || فرمایش های متوالی و پی درپی. امر و نهی. || غم و الم. اندوه بسیار سخت. || خوشی و شادمانی و ناخوشی. (ناظم الاطباء).
درگاه ارز دیجیتال NowPayments - ووکامرس
با NowPayments پذیرش پرداخت با رمزارزها در ووکامرس امکانپذیر میشود؛ تجربهای مدرن برای مشتریان.
مشاهده جزئیات محصول
