کسیر
[کَ] (ع ص) شکسته شده و شکست خورده. (ناظم الاطباء). شکسته. (منتهی الارب). مکسور. (اقرب الموارد). ج، کسری [ کَ را ] و کساری [ کَ را ] . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (منتهی الارب).
- شاه کسیر؛ گوسپندی که یکی از دست و پای آن شکسته شده باشد.
- ناقه کسیر؛ ناقه کسیره، ماده شتر شکسته اندام. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
|| پوسیده. || بیچاره. (ناظم الاطباء).
- شاه کسیر؛ گوسپندی که یکی از دست و پای آن شکسته شده باشد.
- ناقه کسیر؛ ناقه کسیره، ماده شتر شکسته اندام. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
|| پوسیده. || بیچاره. (ناظم الاطباء).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.