کژدم

معنی کژدم
[کَ دُ] (اِ مرکب)(1) جانوری است گزنده و آن را به تازی عقرب خوانند و به کاف فارسی (گژدم) چنانکه گمان برند خطاست و به زاء عربی نیز درست است و عقرب را کژدم بدین سبب گویند که دمش کج می باشد. (آنندراج). جانوری است گزنده و آن را به عربی عقرب گویند. (برهان). حیوانی زهردار که در ممالک حاره زندگی می کند و سقرینوس نیز گویند و به تازی عقرب خوانند. (ناظم الاطباء). گژدم. (حاشیهء برهان چ معین). عقرب. درازدم. سقرینوس. جانوری است از شاخهء بندپایان از ردهء عنکبوتیان و از دستهء شکم بندداران که دارای شکمی بندبند هستند. بدن این جانور دارای سه قطعهء مشخص است:
الف - سرسینه که پهن است و بالغ بر یک چهارم تنهء حیوان میشود و در سطح پشتی آن سه تا زوج چشمهای عدسی وجود دارد. یک زوج از چشمها از بقیهء چشمها بزرگتر و در وسط سینه قرار دارد. در سطح شکمی سرسینه شش زوج زایده دیده می شود که اولین زوج این زایده ها کوچکتر از همه سر و طرفین سوراخ دهان قرار دارند و جزو زواید آرواره ای محسوبند و مانند گیره های زهرآلود جلو دهان عنکبوتها می باشند و حیوان به کمک آنها طعمهء خود را بی حس کرده میخورد. دومین زوج زایده ها به دو انبرک قوی برای گرفتن طعمه ختم میشود و شبیه انبرک های خرچنگ میباشد بقیهء زائده ها پاهای حرکتی حیوان را تشکیل میدهند.
ب - شکم که پهنایش بهمان پهنای سرسینه است و از هفت قطعه درست شده است. بر روی سطح شکمی قطعهء دوم اعضای مخصوصی به اسم شانه که ساختمان خاصی دارند وجود دارند و تصور میشود که در موقع جفت گیری عملی انجام میدهند. بر روی هریک از چهار قطعهء آخر شکم یک زوج منفذ تنفسی دیده میشود.
ج - دم یا دنبالهء شکمی که شکل ظاهرش مانند دم است ولی در حقیقت دنبالهء شکم می باشد و از قسمتهای دیگر شکم باریکتر است. سم عقرب در ممالک معتدل، حیوانات کوچک (از قبیل حشرات و عنکبوتها که غذای عقربند) را بسهولت میکشد ولی برای انسان چندان خطرناک نیست. عقربهای بزرگ مانند عقرب کاشان که سیاه رنگند هرچند نیش آنها کشنده نیست اما دردهای شدیدی تولید میکنند ولی عقربهای نواحی استوایی که ممکنست بین 15 تا 20 سانتیمتر طول پیدا کنند نیششان خطرناک و کشنده است. (فرهنگ فارسی معین) :
می زده را هم بمی دارو و مرهم بود
راحت کژدم زده کشتهء کژدم بود.منوچهری.
زانکه زلفش کژدمست و هرکرا کژدم گزید
مرهم آن زخم را کژدم نهد کژدم فسای.منوچهری.
کژدم که درد و رنج دهد مر ترا ز تو
روزی همان همی بخورد بر ز کژدمی.
ناصرخسرو.
هزار مردم کژدم فسای دیدستی
بیا و کژدم مردم فسای بین اکنون.
امیرمعزی (از آنندراج).
کژدم از گندم ندانست آن نفس
میبرد تمییز از مست هوس.مولوی.
رجوع به عقرب شود.
- کژدم بحری؛ نوعی از ماهی خاردار است و آن تیره رنگ به سرخی مایل می باشد و بر سر آن ماهی خاری است که حربهء اوست و بدان میزند گویند زهر او شبکوری را و نزول آب را از چشم نافع باشد. (برهان) (آنندراج). عقرب البحر. (حاشیهء برهان چ معین)(2) نوعی خرچنگ دراز دریایی. عروس دریایی. (فرهنگ فارسی معین).
- کژدم جراره؛ نوعی عقرب که وقتی در خوزستان پیدا شدند و در رفتن دم خود را بزمین می کشیدند و آنها را عقرب جراره خواندند و مثل است که «نیشکر عقرب جراره شد اندر اهواز». (آنندراج)(3). عقرب جراره. (فرهنگ فارسی معین) :
مگر ز مار سیه داشتی به شب بالین
مگر ز کژدم جراره داشتی بستر.فرخی.
|| نام یکی از دوازده برج فلک هم هست و آن برج هشتم است. (برهان). برج هشتم از دوازده برج فلکی. (ناظم الاطباء). برج عقرب. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به عقرب شود.
- کژدم طاس آبگون؛ کژدم فلک. (ناظم الاطباء). رجوع به کژدم فلک شود.
- کژدم فلک؛ کژدم گردون. کژدم نیلوفری. کژدم طاس آبگون. نام برج هشتم از بروج دوازده گانهء فلکی. (ناظم الاطباء). کنایه از برج عقرب است. (انجمن آرا) (از آنندراج). برج عقرب. (یادداشت مؤلف) (فرهنگ فارسی معین).
- کژدم گردون؛ کژدم فلک. (ناظم الاطباء). کژدم نیلوفری. (انجمن آرا). برج عقرب. (آنندراج). کنایه از برج عقرب است که برج هشتم فلک البروج باشد. (برهان). رجوع به کژدم فلک شود.
|| شریر. بدطینت. بدخوی. (فرهنگ فارسی معین).
(1) - gazhdum (عقرب) مرکب از azhل (فارسی: گزیدن) و دم (دنب). (از حاشیهء برهان چ معین).
(2) - ecrevisse de mer. (دزی، از حاشیهء برهان چ معین).
(3) - صاحب برهان کژدم جراره را کژدم خواره عنوان کرده و همین معنی را نوشته است.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.