کرج

معنی کرج
[کِ / کِ رِ](1) (اِ) تراشهء خربزه و هندوانه و غیر آن. (برهان) (ناظم الاطباء). پارچه ای از خربزه که برین و قاش نیز گویند، لیکن قاش ترکی است. (فرهنگ رشیدی). قاش خربزه و هندوانه و امثال آن. (آنندراج).(2) کُرچ. (برهان) (از آنندراج) :
ماند کرجی گفت این را من خورم
تا چه شیرین خربزه ست این بنگرم.
مولوی (از مجمع الفرس).
فلک خربزه سان دیدم و کرج مه نو
گفتم ای عقل به شیرینیش از راه مرو.
بسحاق اطعمه (از فرهنگ جهانگیری).
رجوع به کُرچ شود.
(1) - صاحب بهار عجم این کلمه را کُرچ و رشیدی کَرج ضبط کرده است.
(2) - صاحب آنندراج این معنی را در ذیل کَرج آورده و نوشته است: «در جهانگیری به ضم اول آمده؛ صاحب بهار گوید صحیح به سکون راء و جیم فارسی است».
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.